اهدى

معنی کلمه اهدى در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
هدی (۳۱۶ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه اهدى

به اين هم قناعت نكردند، بلكه به كفار گفتند: راه شما از مسلمانان به هدايت نزديكتراست (و يقولون للذين كفروا هؤ لاء اهدى من الذين آمنوا سبيلا).
او تقولوا لو انا انزل علينا الكتاب لكنا اهدى منهم ...
پس اينكه فرمود: (فان لم يستجيبوا لك )، تفريعى است بر جمله(قل فاتوا بكتاب من عند الله هو اهدى منهما اتبعه ) و معنايش ‍ اين است كه : اگرهمانطور كه گفتيم ، ايشان را مكلف كردى به آوردن كتابى هادى تر از قرآن و تورات ،و دستورت را اجابت نكردند، و معلوم شد كه هدايتى تمام تر وكامل تر از هدايت آن دو نيست ، و در عين حال باز هم آن دو را سحر خوانده ، و از پذيرفتنآنها خوددارى كردند، بدان كه ايشان در طلب حق ، و در صدد پيروى آنچه صريح حق وبرهان عقل است نيستند، مى خواهند هواهاى دل خود را پيروى نموده ، و باامثال (سحران تظاهرا) و (انا بكل كافرون ) از مشتهيات طبع خود دفاع كنند.
و مقصود از (ذكر) كتابهاى آسمانى است ، و مراد از(اهل ذكر)، علماى اهل كتابند، زيرا آنها در دشمنى بارسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) دنبال مشركين بودند، و مشركين از آنها احترام مىكردند، و چه بسا در كار خود با آنها مشورت مى نمودند، و مسائلى از آنها مى پرسيدندتا با آن مسائل رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) را امتحان كنند، و هماناهل كتاب بودند كه عليه مسلمانان به مشركين مى گفتند: (هولاء اهدى من الذين آمنواسبيلا).
قريش به يهوديان گفتند: شما اهل كتابيد آنهم كتاباول (تورات )، شما بگوييد: آيا دين ما بهتر است يا دين محمد؟ گفتند البته دين شمابهتر است ، و شما به حق نزديكتر از اوييد، كه آيه شريفه (الم تر الى الذين اوتوانصيبا من الكتاب يومنون بالجبت و الطاغوت و يقولون للذين كفروا هولاء اهدى من الذينآمنوا سبيلا) تا آنجا كه مى فرمايد: (و كفى بجهنم سعيرا) درباره همين جرياننازل شد.
بنابراين جاى اين سوال هست كه چرا در آيه مورد بحث فرمود: (هو اهدى منهما)؟ بااينكه بر فرض سحر بودن تورات و قرآن ديگر چيزى از صفت هدايت در آنها نيست ، تاكتابى كه كفار بياورند هادى تر از آن دو باشد.
افمن يمشى مكبا على وجهه اهدى امن يمشى سويا على صراط مستقيم
قل فاتوا بكتاب من عند الله هو اهدى منهما، اتبعه ان كنتم صادقين
در آيه بعد همان بهانه به صورت دامنه دارتر و آميخته با ادعا و غرور بيشتر از آنهانقل شده است ، و آن اينكه ، اگر قرآن بر آنهانازل نمى شد، ممكن بود ادعا كنند ما بقدرى براى انجام فرمان الهى آمادگى داشتيم كههيچ ملتى به اندازه ما آمادگى نداشت : (و اگر كتاب آسمانى بر مانازل مى شد، ما از همه آنها پذيراتر و هدايت يافته تر بوديم ) (او تقولوا لو اناانزل علينا الكتاب لكنا اهدى منهم )
و اقسموا باللّه جهد ايمانهم لئن جاءهم نذير ليكونن اهدى من احدى الامم فلمّا جاءهمنذير ما زادهم الا نفورا