اهجر

معنی کلمه اهجر در لغت نامه دهخدا

اهجر. [ اَ ج َ ] ( ع مص ) درازتر و سطبرتر و گرامی تر. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || ( ن تف ) نعت تفضیلی اطول و اضخم و اعظم. ( از اقرب الموارد ).

جملاتی از کاربرد کلمه اهجر

(يا كميل قل الحق علىكل حال ووادالمتقين و اهجر الفاسقين و جانب المنافقين ولا تصاحب الخائنين ) اى كميل ! در هر حال حق را بگو و پشتيبان پرهيزكاران باش از فاسقيندورى كن و از منافقين اجتناب كن و با خائنين همنشين مباش .