اهبط

معنی کلمه اهبط در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَحْبَطَ: حبط ونابود کرد(حبط به معنی باطل شدن وبی تأثیر شدن عمل است به قولی اصلش از حَبَط به معنی پرخوری حیوان است به نحوی که موجب آزاریاهلاکش شود)
ریشه کلمه:
هبط (۸ بار)
هُبوط (به ضم‏ها) به معنی پایین آمده است طبرسی فرموده: هُبوط و نُزول و وقُوع نظیر هم‏اند و آن حرکت از بالا به پایین است ،هُبوط گاهی به معنی حُلول (دُخول) در مکان است گویند:«هَبَطْنا بَلَدَ کَذا» یعنی به فلان بلد وارد شدیم. هبط و فعل آن لازم و متعدی هر دو آید. راغب می‏گوید: هبوط به معنی انحدار و پایین آمدن قهری است مثل هبوط و افتادن سنگ و نیز گوید چون در انسان بکار رود بر سبیل استخفاف و سبک شمردن باشد. ولی حق آن است که بگویم هبوط اعم از قهری و اختیاری است مثل . که در باره سنگها است و قهری است و مثل . که اختیاری است. و نیزآن گاهی بر سبیل استخفاف است مثل . که در باره شیطان و بر سبیل استخفاف است و نحو . که به جای استخفاف تعظیم است. * . هبوط در این آیه به معنی حلول و دخول است چنانکه از مجمع نقل شد یعنی: موسی «علیه السلام» به بنی اسرائیل گفت به شهری داخل شوید و در آن مسکن گزینید در آنجا آنچه خواهید برای شما هست. در قاموس و اقرب نیز به این معنی تصریح شده است در نهج البلاغه نامه 18 به عبدالله بن عباس می‏نویسد:«اِعْلَمْ اَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ اِبْلیسْ» ظاهرا مراد از آن محل حلول است . * . این آیه در باره خروج آدم و زنش از بهشت است . این آیه نیز در باره آن دو است ظاهرا مراد از «اِهْبِطُوا» به قرینه «فَاِمَّا یَأْتِیَّنَکُمْ...» آدم و زنش و مطلق آدمیان است گرچه آن وقت جز دو نفر نبودند و در آیه «اِهِبْطا» خطاب به آن دونفر است ولی «بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدوُّ فَاِمَّا یَأْتِیَّنَکُمْ مِنی هُدیً...» باز راجع به عموم است. نمی‏شود از «اِهْبِطُوا - اِهْبِطا» استفاده کرده که باغ آدم و حوا در آسمان بود و از آن فرود آمده‏اند شاید آن مثل «یا نوُحُ اِهْبطْ» باشد که به معنی خارج شدن از کشتی است و اگر شبهه را قوی گرفتیم باید گفت محلیکه آدم و زنش در آن بودند در بلندی بود، اینها در صورتی است که ماجرای هبوط آدم بطور تمثیل نباشد.

جملاتی از کاربرد کلمه اهبط

و اگر در اول آيه فرمود: (و قيل - گفته شد) و نام گوينده يعنى خداى تعالى رانبرد، و نفرمود: (و قال اللّه - خدا فرمود)، براى اين بود كه گوينده را تعظيم كند(يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك ) معنايش و خدا داناتر است اين است كه : اىنوح از روى آب طوفانى ، به روى خاك نازل شو، با سلامتى از عذاب طوفان ، و بانعمتهايى پر بركت و خيرى كه از ناحيه ما بر تونازل شده . و يا معنايش اين است كه نازل شو با تحيت و بركاتى كه از ناحيه ما بر تونازل شده است .
آيات (48) و (49) : قيل ينوح اهبط بسلم منا و بركت عليك و على أ مم ممن معك و أ مم سنمتعهم ثم يمسهم منا عذاب أ ليم...
در نخستين آيه مى گويد: (به نوح خطاب شد كه به سلامت و با بركت از ناحيه ما برتـو و بـر آنـهـا كـه با تواند فرود آى ) (قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك وعلى امم ممن معك )
دوم : آنجا كه مى فرمايد: (قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك و على امم ممن معك وامم سنمتعهم ثم يمسهم منا عذاب اليم .).
و اين خطاب يعنى خطاب (يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك ...) با در نظرگرفتن ظرفى كه اين خطاب در آن ظرف صادر شده ظرفى كه مى دانيم غير ازجاندارانى كه در كشتى بودند هيچ نفسكشى در روى زمين باقى نمانده و همه غرق شدهبودند، و در حالى اين خطاب صادر شده كه كشتى بر كوه جودى مى نشسته و خداىتعالى براى اهل كشتى قضاء رانده و حكم كرده بودند كه در زمين پياده شده و آن را آبادكنند و تا مدتى معين در آن زندگى كنند، خطابى عمومى بوده كهشامل همه بشر در تمام زمانها مى شده ، از روزيكه از كشتى خارج شدند تا روز قيامت .
(و امم سنمتعهم ثم يمسهم منا عذاب اليم ) - گويا كلمه (امم ) مبتدايى است براىخبرى كه حذف شده ، و تقدير كلام (و ممن معك امم ...)، و يا (و هناك امم ...) باشد،يعنى (و از آنان كه با تواند امتى هستند كه )... و يا: (در اين ميان امتى هستند كه...) در اينجا سؤ الى پيش مى آيد، و آن اين است كه چرا نفرمود:(قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك و على امم ممن معك و متاع لامم آخرين سيعذبون- به نوح گفته شد اى نوح به سلامتى و بركاتى از ناحيه من بر تو و بر امتهايى ازآنان كه با تواند پياده شو، به سلام و بركاتى بر شما و متاعى براى امتهايى ديگركه به زودى عذاب مى شود)، جوابش به زبان ساده اين است كه نخواست آن طايفه راداخل آدم حساب كند، بلكه خواست از موقف احترام طردشان كرده و بفرمايد: (البته در اينميان امتهايى ديگر هستند كه ما به زودى بهره مندشان مى كنيم ، و سپس عذاب مى شوند، واينها مانند طايفه اول با اذن كرامت و بزرگى ، ماذون در تصرف در متاعهاى حياتنيستند).
به همين دليل در حديثى از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم (رن ابليس اربع رناتاولهن يوم لعن ، و حين اهبط الى الارض ، و حين بعث محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم )على حين فترة من الرسل ، و حين انزلت ام الكتاب ): (شيطان چهار بار فرياد كشيد وناله سر داد نخستين بار روزى بود كه از درگاه خدا رانده شد سپس هنگامى بود كه ازبهشت به زمين تنزل يافت ، سومين بار هنگام بعثت محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم )بعد از فترت پيامبران بود، و آخرين بار زمانى بود كه سوره حمدنازل شد)!.
قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك و على امم ممن معك ...
قيل ينوح اهبط بسلم منا و بركت عليك و على أ مم ممن معك و أ مم سنمتعهم ثم يمسهم منا عذاب أليم (48)
و آنها اين سفر پر مخاطره را سرانجام با موفقيت و پيروزى پشت سر گذاشتند و باسلامت و بركت از كشتى پياده شدند چنانكه قرآن مى گويد:(قيل يا نوح اهبط بسلام منا و بركات عليك و على امم ممن معك ) (سوره هود آيه 48).