انوج

معنی کلمه انوج در لغت نامه دهخدا

انوج. [ اَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. جلگه و معتدل است. سکنه آن 230 تن و آب آن از چشمه و قنات و محصول آنجا غلات و شغل اهالی زراعت. راه مالرو. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).
انوج. [ اَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان برده سره بخش اشترینان شهرستان بروجرد با 582 تن سکنه. آب آن از چاه و قنات و محصول آنجا غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

معنی کلمه انوج در فرهنگ فارسی

ده از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد جلگه . معتدل . آب از چشمه و قنات . محصول : غلات شغل زراعت . راه مارو .

جملاتی از کاربرد کلمه انوج

تپه انوج مربوط به هزاره ۶ و ۵ قبل از میلاد است و در شهرستان ملایر، بخش سامن، روستای افوج واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۵۳ با شمارهٔ ثبت ۱۰۳۹ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
مورخان و باستان‌شناسان قلعه‌ی انوج را متعلق به 6 سده پیش از میلاد مسیح می‌دانند. این قلعه کهن 8000 ساله با وجود آسیب در بخش‌های محتلف آن، دژی استوار است. انجام امور خاک‌برداری در مجاورت قلعه به قصد حفر تونل سبب تخریب بخش‌هایی از قلعه شده است. این تونل‌ها را مردم در طول زمان به عنوان یک مسیر مخفی برای فرار از دشمن حفر کرده‌اند.