اننى

معنی کلمه اننى در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی إِنَّنِی: یقیناً بی تردید من
معنی تَحْمِلَهُمْ: تا مرکبشان دهی - تا وسیله سفر به آنان بدهی (کلمه حمل به معنای این است که به کسی مرکبی از قبیل اسب و یا شتر و امثال آن بدهی ،و "حمله ، یحمله ، حملا " معنایش این است که فلانی به فلان کس مرکبی داد که بر آن سوار شود ، شاعر عرب گفته است : ألا فتی عنده خفا...
تکرار در قرآن: ۱۷(بار)

جملاتی از کاربرد کلمه اننى

يعنى اين قرآن هدايت مى كند بسوى دينى كه اقوام از هر دين و مسلطتر بر اداره امور بشراست همچنانكه در جاى ديگر فرموده : (قل اننى هدينى ربّى الى صراط مستقيم دينا قيمامله ابراهيم حنيفا).
كلمه (استماع ) به معناى گوش دادن به كلام و گفتار است و اين تعبير كنايه از ايناست كه خداى تعالى در گفتگوى آن دو با قوم فرعون حاضر است وكمال عنايت را به آنچه ميان آنان جريان مى يابد دارد، همچنان كه در آيات اين داستان درسوره طه فرموده : (لا تخافا اننى معكما اسمع و ارى ).
قل اى شى ء اكبر شهادة قل الله شهيد بينى و بينكم و اوحى الى هذا القرآن لانذركم بهو من بلغ ائنكم لتشهدون انّ مع الله آلهة اخرىقل لا اشهد قل انما هو اله واحد و اننى برى مما تشركون (9) الذين آتيناهم الكتابيعرفونه كما يعرفون ابناءهم الذين خسروا انفسهم فهم لا يؤ منون (20)
و مـن احـسـن قـولا مـمـن دعـا الى اللّه و عـمـل صـالحـا وقال اننى من المسلمين
نميخواهيم بگوييم دين اسلام با همه اصول و فروعى كه دارد در زمان ابراهيم تشريعشده ، و نمى توانيم چنين حرفى را بزنيم زيرا از آيه (شرع لكم من الدين ما وصىبه نوحا و الذى اوحينا اليك و ما وصينا به ابراهيم و موسى و عيسى ) عكس اين معنااستفاده مى شود، و ليكن مى خواهيم بگوييم كه از اين آيه و همچنين از آيه(قل اننى هدينى ربى الى صراط مستقيم ، دينا قيما ملة ابراهيم حنيفا و ما كان من المشركين) استفاده مى شود كه شرايع و احكام اسلام همه از آن فطرياتى سرچشمه مى گيرد كهابراهيم (عليهالسلام ) به زبان تشريع بيان كرده و هر عملى كه موافق با فطرت بودمورد امر و هر عملى كه مخالف با فطرت بود مورد نهى قرار داده بود.
اننى انا اللّه لا اله الا انا فاعبدنى و اقم الصلوه لذكرى
قل اننى هدينى ربى الى صراط مستقيم (161) دينا قيما ملة ابراهيم حنيفا و ما كان منالمشركين (162) قل ان صلاتى و نسكى و محياى و مماتى لله رب العالمين لا شريك له وبذلك امرت و انا اول المسلمين (163) قل اغير الله ابغى ربا و هو ربكل شى ء و لا تكسب كل نفس الا عليها و لا تزر وازرة و زر اخرى ثم الى ربكم مرجعكمفينبئكم بما كنتم فيه تختلفون (164) و هو الذى جعلكم خلائف الارض و رفع بعضكمفوق بعض درجات ليبلوكم فيما اتيكم ان ربك سريع العقاب و انه لغفور رحيم(165).
و اما وجه اينكه گفتيم خطاب متوجه مردم نيز هست ، براى اينست كه منظور اصلى از وحى وخطاب به رسول ، همان معانى و دستوراتى است كه مردم ازرسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) در ضمن اينكه آن جناب آيات را بر آنان تلاوتمى كند مى گيرند. آرى ، رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله و سلم ) در ضمن تلاوتآياتش اين را نيز تلاوت مى كند كه من شما را به سوى خدا مى خوانم ، و از ناحيه خدابشير و نذير هستم ، و اين وجه از خطاب همان است كه در جمله مورد بحث منظور بوده كهفرموده : (الا تعبدوا الا اللّه اننى لكم منه نذير و بشير...).
سپس با جمله (قل لا اشهد) دستور مى دهد كه با آنان در شهادت نابجائى كه داده اندمخالفت نموده ، آنرا از خود نفى نمايد. اين معنا از قرينه مقام استفاده مى شود. آنگاه مىفرمايد: (قل انما هو اله واحد و اننى برى ء مما تشركون ) و اين همان شهادت بروحدانيت خداى تعالى و برائت از شرك و شركائى است كه مشركين مدعى آن بودند.
آرى ، قرآن كريم به منظور حفظ شخصيت و حيات ابراهيم (عليهالسلام )، دين استوار ما راهم (اسلام ) ناميده و آنرا به ابراهيم (عليهالسلام ) نسبت داده و فرموده : (ملة ابيكمابراهيم هو سميكم المسلمين من قبل ) و نيز فرموده :(قل اننى هدينى ربى الى صراط مستقيم دينا قيما ملة ابراهيم حنيفا و ما كان من المشركين).