انم. [اَ ن َم م ] ( ع ن تف ) کسی که بیشتر سخن چینی و نمامی کند. رسواکننده تر. ( ناظم الاطباء ). پرده درتر. نمام تر. - امثال : انم من التراب . انم من جرس . انم من جلجل . انم من جوز فی جوالق . انم من ذکاء. انم من زجاجة علی ما فیها. انم من صبح .
معنی کلمه انم در فرهنگ فارسی
کسی که بیشتر سخن چینی و نمامی کند . رسوا کننده تر . پرده در تر . نمام تر .
معنی کلمه انم در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار) خلق. جنّ و انس. مطلق خلق اعمّ از جنّ و انس (قاموس) ، در مجمع البیان، انسانها معنی کرده و در کشاف مطلق آنچه در روی زمین از جنبندگان است، ناگفته. ناگفته نماند این کلمه فقط یکبار در قرآن آمده و چون سوره درباره جنّ و انس است احتمال قوی آنست که مطلق جن و انس مراد باشد.
جملاتی از کاربرد کلمه انم
هم اکنون باوله دهستان شده و روستاهای اطراف تابع ان میباشد. نقل قولهای زیادی در مورد نام این روستا هست که هیچکدام چندان معتبر نیست ((با ولایت)) ((باب علی)) ((باولع)) جمعی هم می گویند. مهمترین بخش شهر کلشتر بودهاست که یک نفر به انم ولی که نزد مردم حرمتی داشتهاست آن را ارداه می کرده(بابا ولی)