و در تفسير قمى دارد كه : وقتى رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) از تبوك آمد اصحاببا ايمانش متعرض منافقين شده ، آنها را اذيت مى كردند، پس خداوند اين آيه را فرستاد:(سيحلفون بالله لكم اذا انقلبتم اليهم لتعرضوا عنهم ) تا آخر دو آيه .
(و ما محمد الّا رسول قد خلت من قبله الرّسل افائن مات اوقتل انقلبتم على اعقابكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضر اللّه شيئا و سيجزى اللّهالشّاكرين )، و آيات بسيارى ديگر.
بلكه در خطاب به مسلمانان فرموده : (ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما يعلم الله الذينجاهدوا منكم و يعلم الصابرين ؟ تا آنجا كه مى فرمايد: و ما محمد الارسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابكم ، و من ينقلب على عقبيهفلن يضرالله شيئا و سيجزى الله الشاكرين ) و نيز فرموده : (ليس بامانيكم و لاامانى اهل الكتاب ، من يعمل سوءا يجز به و لا يجد له من دون الله وليا و لا نصيرا).
به جهتى كه گفته شد خطاب جمع در اين موارد راتبديل به خطاب مفرد كرد، و موارد نامبرده از مواردى است كه وقتى سخن گوينده به آنموارد كشيده مى شود او را دچار تندى و هيجان نموده در نتيجه نمى گذارد گفتارش را ادامهدهد، به خلاف مواردى مثل آيات بعدى اين سوره يعنى آيه 144 كه مى فرمايد: (و مامحمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل ، افان مات اوقتل انقلبتم )، و آيه 153 كه مى فرمايد: (والرسول يدعوكم فى اخريكم )، كه عتاب در آنها با خطاب جمع آمده ، چون خطاب جمع مؤثرتر از خطاب مفرد بود، و باز به خلاف آيه 164 همين سوره كهرسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) در آن غايب فرض شده ، چون در مقام منت گذارى بر مؤمنين است به خاطر اين نعمت كه بر ايشان پيغمبرى مبعوث كرده ، غايب گرفتن او بيشتردر دلها مى نشيند و در نفوس مؤ ثر مى افتد و از توهم هاى پوچ و خيالهاىباطل دورتر است ، خواننده عزيز اگر در آيات شريفه دقت كند، به صحت گفتار ما پىمى برد.
مبارزه پيامبر صلى اللّه عليه و آله با فرد پرستى يكى ديگر از نشانه هاى حقانيت وعظمت او است زيرا اگر او به خاطر شخص خويش قيام كرده بود لازم بود اين فكر را درمردم تقويت كند كه همه چيز به وجود او بستگى دارد و اگر او از ميان برود همه چيزپايان خواهد يافت ، ولى رهبران راستين همانند پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و آله هيچگاهمردم را به چنين افكارى تشويق نمى كنند، بلكه به شدت با آن مبارزه مى كنند، و بهآنها مى گويند: هدف ما، از خود ما بالاتر است و هرگز با نابودى ما نابود نخواهد شد ولذا قرآن با صراحت در آيه فوق مى گويد: (محمد تنها فرستاده خدا است ، پيش از اوهم فرستادگانى بودند كه از دنيا رفتند آيا اگر او بميرد يا كشته شود بايد شماسير قهقرائى كنيد؟ و به آئين بت پرستى بازگرديد؟) (و ما محمد الارسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابكم ).
و ما محمد اءلا رسول قد خلت من قبله الرسل اء فإ ين مات اءوقتل انقلبتم على اءعقابكم و من ينقلب على عقبيه فلن يضر الله شيا و سيجزى اللهالشكرين(144)و ما كان لنفس اءن تموت اءلا بإ ذن الله كتبا مؤ جلا و من يرد ثواب الدنيا نؤ تهمنها و من يرد ثواب الاخرة نؤ ته منها و سنجزى الشكرين(145)
آيات بعد از اين آيه در يك سياق متصل و مربوط بهم ، دلالت دارند بر اينكه اين واقعهدر ايامى اتفاق افتاده كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) براى رفتن به جنگ تبوكاز مدينه خارج شده و هنوز برنگشته بود، اين معنا را از آيه (فان رجعك الله الى طائفهمنهم ) و آيه (سيحلفون بالله لكم اذا انقلبتم اليهم ) مى توان فهميد.
سيحلفون بالله لكم إ ذا انقلبتم إ ليهم لتعرضوا عنهم فأ عرضوا عنهم إ نهم رجس و مأوئهم جهنم جزاء بما كانوا يكسبون (95)
مربوط به روز احد است ، كه مسلمين دچار آن كشته ها و زخمى ها شدند در آن گيرودار ازيكديگر سراغ رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را گرفتند، اين يكى به آن ديگرىگفت : محمد كشته شد، بعضى هم اضافه مى كردند كه اگر او پيغمبر بود كشته نمىشد، ولى بعضى از بلندپايگان از اصحابرسول خدا گفتند: شما بايد در راهى كه پيامبرتانقتال كرد قتال كنيد تا خداى تعالى يا فتح را نصيبتان كند و يا به آن جناب ملحق شويدو براى ما نقل كرده اند كه مردى از مهاجرين به مردى از انصار برخورد كه در خون خودمى غلطيد به او گفت : اى فلانى هيچ مى دانى كه محمد كشته شد؟ او در پاسخش گفتاگر محمد كشته شد وظيفه رسالت خود را انجام داد شما هم بايد در دفاع از دينتانقتال كنيد و در اين باره بود كه خداى تعالى آيه زير رانازل كرد كه : (و ما محمد الا رسول قد خلت من قبلهالرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابكم ؟) يعنى آيا مرتد مى شويد و بعد از ايمانبه كفر بر مى گرديد؟.