انقص

معنی کلمه انقص در لغت نامه دهخدا

انقص. [ اَ ق َ ] ( ع ن تف ) ناقص تر. ( ناظم الاطباء ). کمتر و عیبناکتر. ( غیاث اللغات ). ناتمام تر. کوتاهتر. کمتر: انقص من زبرقان القمر. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه انقص در فرهنگ عمید

۱. ناقص تر.
۲. عیب ناک تر.
۳. کم تر.
۴. ناقص ترین.

معنی کلمه انقص در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - کمتر . ۲ - عیبناکتر ناقصتر.
ناقص تر . کمتر و عیبناک تر

معنی کلمه انقص در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
نقص (۱۰ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه انقص

و از ظاهر سياق بر مى آيد كه جمله (نصفه او انقص منه قليلا او زد عليه ) ،بدل باشد از جمله (الليل الا قليلا)، كه متعلق تكليف (قم ) است ، و دو ضمير(منه ) و (عليه ) به كلمه (نصف )، و ضمير در (نصفه ) به كلمه(ليل ) بر مى گردد، و معناى آيه اين است كه نيمى از شب را بپاخيز، و يا كمى ازنصف كم كن ، و يا اندكى بر نصف بيفزا، و اين ترديد بين سه امر ترديد تخيير است ،مى خواهد بفرمايد: مخيرى بين اينكه درست نيمى از شب را زنده بدارى ، و يا كمى كمتر ازنصف ، و يا كمى بيشتر از آن را.
قم الليل الا قليلا نصفه او انقص منه قليلا او زد عليه ورتل القران ترتيلا
و در مجمع البيان است كه : بعضى گفته اند كلمه (نصفه )بدل است از كلمه (قليل )، در نتيجه بيانى مى شود براى استثناء و مويد اينقول روايتى است كه در آن امام صادق (عليه السلام ) فرموده :قليل عبارت است از نصف ، و جمله (او انقص منه ) و جمله (اوزد عليه ) به معناى كمتراز نصف و بيشتر از آن است .