انقباض قلب
جملاتی از کاربرد کلمه انقباض قلب
در دستگاه گردش خون سرپایان، خون توسط بزرگسیاهرگ جلویی از سر باز میگردد که قبل از عمل تصفیه در آبششها به دو شاخه تقسیم شده و هر شاخه وارد یک کیسه کلیوی میگردد، هر شاخه پس از عبور از کیسه کلیوی وارد یک قلب آبشش شده و سپس وارد آبشش میشود. خون گنادها توسط سیاهرگی به شاخه راست بزرگ سیاهرگ میریزد، سرانجام خون از جبه و احشاء توسط دو جفت رگ جلویی و خلفی شکمی آورده میشود. انقباض قلبهای آبشش که دریافتکننده خون تیره بدن هستند خون را با فشار وارد آبششها میکند و سپس خون وارد یک جفت دهلیز و سپس بطن میانی میگردد. خون با زنش بطن وارد آئورت جلویی و پشتی و سرانجام شبکه مویرگی بافتی میشود. خون این جانوران برای انتقال اکسیژن حاوی هموسیانین است.
علت اصلی گردش خون سیاهرگها باقیمانده فشاری است که با انقباض قلب در سرخرگها تولید کرده و به واسطه مقاومت مویرگها کم شدهاست. کشش سینه نیز به گردش خون در سیاهرگها کمک میکند. ریهها میل دارند روی خود فرو بشینند، اما جدار قفسه سینه مانع فرونشستن آنها میشود، از اینرو همیشه یک فشار منفی در درون قفسه سینه وجود دارد که هنگام دم و از هم بازشدن قفسه سینه بیشتر میگردد و این فشار منفی است که موجب گشاد شدن سیاهرگهای درون قفسه سینه و کشیده شده خون به داخل آنها میشود. انقباضهای متناوب و منظم عضلات پا هنگام دویدن نیز خون سیاهرگهای پا را به جریان میاندازند.
رسالهٴ کوتاه او دربارهٴ نبض بسیار مهم است، چون حاوی تعریف خوبی است از نبض و اشارهای عالی به این که ضربان نبض و قلب با انقباض قلب (نه با انبساط قلب) متناظر است. این رساله نشاندهندهٴ نخستین کوشش است در جهت قرار دادن آسیبشناسی بر مبنای کالبدشناسی و وظایفالاعضاشناسی.
لایه داخلی پوشش حفرههای دهلیز و بطن است. لایه میانی ماهیچهای و ضخیم، بخش قابل انقباض قلب است و لایه خارجی پوشش پیوندی یا آبشامهٔ قلب را میسازد. بافت گرهی نوع دیگری از بافت ماهیچهای در قلب است که کار هدایت و تولید تحریکهای قلبی را بر عهده دارد.
دوبوتامین عمدتاً یک آگونیست β۱ آدرنرژیک، با فعالیت β۲ ضعیف و فعالیت انتخابی α۱ است، اگرچه از نظر بالینی در موارد شوک قلبی به دلیل اثر β۱ آنوتروپیک آن در افزایش انقباض قلب و برونده قلبی استفاده میشود. دوبوتامین به عنوان یک مخلوط راسمیک شامل هر دو ایزومر (+) و (-) تجویز میشود. ایزومر (+) یک آگونیست β۱ و آنتاگونیست α۱ است، در حالی که ایزومر (-) آگونیست α۱ است. تجویز راسمات منجر به آگونیسم کلی β۱ میشود که مسئول فعالیت آن است. (+)-دوبوتامین همچنین دارای فعالیت آگونیست β۲ خفیف است که آن را به عنوان یک گشادکننده عروق مفید میکند.
میوکارد دهلیزها و بطنها به شکل تارهایی ماهیچهای و مستقل به انقباض در میآیند. تارهای ماهیچهای به هم متصل هستند و تحریک را به یکدیگر منتقل میکنند. بافتی عایق در محل اتصال ماهیچهٔ دهلیزها به ماهیچهٔ بطنها وجود دارد و از انتشار تحریک به جز طریق بافت گرهی خودداری میکند. قلب ماهیچهای است خودکار و بافت گرهی، مرکز به وجود آمدن تحریک و انقباض آن است. سرعت انقباض قلب وابسته به اعصاب قلب است. منقبض شدن ماهیچهٔ قلب سیستول نامیده میشود و دیاستول بازگشت آن به حال آرامش است. این سیکل سیستول و دیاستول در طول زندگی فرد مکرراً ادامه دارد.
قلب دارای دو دریچه بین بطنها و دهلیزها است که هنگام انقباض قلب بسته میشوند. منظور از نارسایی دریچه بازگشت خون از این دریچهها به دهلیزها هنگام انقباض قلب است.