[ویکی الکتاب] معنی أَنفُسِکُمْ: جانهایتان معنی لَا تَهْوَیٰ أَنفُسُکُمُ: باب میل شما نیست - مطابق هوی و هوستان نبود معنی لَا تُزَکُّواْ أَنفُسَکُمْ: خود را به پاکی نستایید - خودستایی نکنید (از کلمه زکات در اصل به معنای رشد ونموی است که ناشی از برکت الهی است و تزکیه نفس به دو نوع است ، یکی به عمل است ، که بسیار پسندیده و مورد تاکید است ، و در آیه شریفه : قد افلح من تزکی همین قسم منظور است ، و یکی ... معنی لَا تُخْرِجُونَ: بیرون نکنید (عبارت"وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَکُم مِّن دِیَارِکُمْ"یعنی : یکدیگر را از خانه های خود آواره نکنید) معنی کَتَبْنَا: نوشتیم ( در عباراتی نظیر "أَنَّا کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ أَنِ ﭐقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ " کنایه از واجب کردن و مقدر نمودن است) معنی رَّحْمَـٰنِ: آن کس که مهربانیش همیشگی و شامل همه است - همیشه رحم کننده - همیشه مهربان (رحمان صفت مشبهه از رحم است ،رحمن صورتی از رحمت ومهربانی خداست که شامل همه مخلوقاتش می شود و این صفت خاص پروردگار است ونا میدن دیگران به آن صحیح نیست .کاربرد وزن فَعلان در آیات ... ریشه کلمه: کم (۲۲۹۱ بار)نفس (۲۹۸ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه انفسکم
شیخ الاسلام گفت: کی شیخ عمو حکایت کرد، کی وقتی بوالحسن مزین در بغداد میرفت، از خرابی دو کودک نوجوان بیرون آمدند، یکی مه و یکی که، بردل وی اندیشه گذشت، که مگر ایشان ببدی بودهاند، ایشان میرفتند، آن کودک کهینه روباپس کرد و گفت: ایها الشیخ! یعلم ما فی انفسکم فاحذروه. بوالحسن مزین گوید: کی گوئی مرگ مرا بگرفت. گفتم: احسنت، بنگر کی من چه میاندیشم و این کودک چه گفت؟ باز همان کودک کهین روی باز پس کرد و میرفت گفت: ایها الشیخ! یقبل التوبة عن عباده. وی گوید: کی موی خویش بدست بگرفتم و گفتم: احسنت! من شیخ حرمین و کودک بر سرمن مشرف و من در نظرنه! نصف باز روی با پس کرد و گفت: ایها الشیخ! منهم صبیان و منهم شبوخ، یعنی این دوستان او نه همه ییرانند، کودکان هم هستند
الْیَوْمَ تُجْزی کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْیَوْمَ... هر که اعتقاد کرد که او را روزی در پیش است که در ان روز با وی سؤالی و جوابی و حسابی و عتابی رود شب و روز بیقرار بود، دم بدم مشغول و مستغرق کار بود، میزان تصرف از دست فرو نهد، بعیب کس ننگرد، همه عیب خود را مطالعت کند، همه حساب خود کند در خبر است که: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا و تهیّؤا للعرض الاکبر».
و گفت: هر که گوید مومنم حقا که مومن نیست به یقین، ولاتزکوا انفسکم هو اعلم بمن اتقی.
فَلا تَظْلِمُوا فِیهِنَّ أَنْفُسَکُمْ ای فی الاربعة بالارتکاب المعاصی. آن را بتحذیر مخصوصتر کرد از آن که گناه در آن عظیمتر است و گناه کار اثیمتر. ابن بحر گفت: لا تظلموا فیهنّ انفسکم بترک قتال من یقاتلکم فیهنّ. میگوید بر خود ستم مکنید که قتال نکنید با آن کس که درین ماهها با شما قتال کند و دلیل برین قول آنست که بر عقب گفت: وَ قاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَافَّةً ای جمیعا، کَما یُقاتِلُونَکُمْ کَافَّةً. و گفتهاند که باین آیت مباح گشت قتال در ماه حرام و آنچه گفت: قُلْ قِتالٌ فِیهِ کَبِیرٌ به این منسوخ شد.
(به عربی: فتوبوا الی بارئکم فاقتلوا انفسکم ذلکم خیر لکم عند بارئکم فتاب علیکم انه هو التواب الرحیم.)
نیشابوری هنگام تفسیر این آیه: «ولاتلمزوا انفسکم و لاتنابزوابالالقاب » بذکر پاره ای از اوصاف حجاج پرداخته و گفته است، یکصد هزار کس را بتدریج کشته است و به زندانش هشتاد هزار مرد و سی هزار زن را یافته اند که بر سی و سه هزارتنشان هیچ عقوبتی واجب نبود.
یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ گفتهاند این کلمت تنبیهی عظیم است کسی را که در دل روشنایی دارد و در سر آشنایی، چون میداند که فردا حساب وی خواهند کرد و از آن گفتار و کردار وی فاخواست، که چرا رفت و چون رفت، امروز با خود حساب خویش برگیرد، حرکات و سکنات و گفتار و کردار خویش پاس دارد. مصطفی صلّی اللَّه علیه و آله و سلم ازینجا گفت «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا و تهیّئوا للعرض الاکبر»
وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ وزن اعمال بمیزان اخلاص حقّ است، و وزن احوال بمیزان صدق عدل. بیچاره و محروم کسی که عمل وی بریا آلوده، و حال وی بعجب آمیخته! که در مقام ترازو نه آن حال را قدری بود، نه این عمل را وزنی. یقول اللَّه تعالی: فَلا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَزْناً، و در اثر عمر است: حاسبوا انفسکم قبل أن تحاسبوا، و زنوها قبل أن توزنوا، و تهیئوا للعرض الاکبر. میگوید: اعمال خویش را وزن کنید پیش از آنکه بر شما وزن کنند، و شمار خویش برگیرید، و در کار خود نظر کنید، که عرض اکبر را و انجمن قیامت را چه ساختهاید؟ اینست که رب العالمین گفت: وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ، و در خبر است که عاقل را چهار ساعت بود که سعادت خویش در آن طلب کند، و روزگار خویش بآن بیاراید: ساعتی که در آن حساب خویش کند، و اعمال و احوال خود سنجد، و ساعتی که وی را در آن با حق رازی بود، و نیازی نماید، و ساعتی که در آن تدبیر معاش خویش بجای آرد، و ساعتی که در مناجات و بدانچه او را دادند از دنیا بیاساید.