[ویکی الکتاب] معنی أَنفُسِهِم: جانهایشان معنی یُزَکُّونَ أَنفُسَهُمْ: خود را به پاکی میستایند - خود ستایی می کنند (از کلمه زکات در اصل به معنای رشد ونموی است که ناشی از برکت الهی است و تزکیه نفس به دو نوع است ، یکی به عمل است ، که بسیار پسندیده و مورد تاکید است ، و در آیه شریفه : قد افلح من تزکی همین قسم منظور است ، و ... معنی ظَالِمِی: ستمگران (درا صل همان "ظالمین " بوده ولی درعباراتی نظیر "ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ " چون مضاف واقع شده حرف نون حذف شده است) معنی لَا یَجِدُواْ: نیابند ( در عبارت "فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّیٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجاً مِّمَّا قَضَیْتَ "جزمش به دلیل " حتی " است) معنی شَهِیدٌ: همیشه شاهد - همیشه گواه - مشاهده شده (صفت مشبهه گاهی به معنای اسم فاعل میآید ، و گاهی به معنای اسم مفعول مثلاً در عبارت "سَنُرِیهِمْ ءَایَاتِنَا فِی ﭐلْئَافَاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّیٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ ﭐلْحَقُّ أَوَلَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أ... معنی تَغَابُنِ: پشیمانی و احساس خسارت (از معامله)(اصل آن ازغبن به معنای این است که وقتی با کسی معامله میکنی از راهی که او متوجه نشود کلاه سر او بگذاری ، اگر میخری پول کمتری بدهی ، و اگر میفروشی پول بیشتری بگیری ومنظور از یوم التغابن که در قرآن آمده روز قیامت است ... ریشه کلمه: نفس (۲۹۸ بار)هم (۳۸۹۶ بار) تعبیر «فِی أَنْفُسِهِمْ» به این معنا نیست که آنها درباره اسرار وجود خویش مطالعه کنند، آن چنان که «فخر رازی» در تفسیر خود گفته، بلکه منظور این است که آنها در درون جان، از طریق عقل و وجدان به آفرینش آسمان ها و زمین بیندیشند.
جملاتی از کاربرد کلمه انفسهم
کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَها لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً ای قدر عشیّة من ایّام الدّنیا «أَوْ ضُحاها» تلک العشیّة یعنی فی علمهم فی انفسهم یعاین اهل الجنّة یوم القیامة نعیمها فینسون اذی الدّنیا و محنها. فیقال لهم: «کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ»؟ «فیقولون یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ» و یعاین اهل النّار یوم القیامة شدّتها و عظم شأنها فینسون نعیم الدّنیا و زینتها. فیقال لهم: «کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ»؟
بنابراين ، اگر مى بينيم بعضى از موجودات پست از جهت قصورى كه در استعداد آنهااست عصيان ورزيده و پذيراى صور زيبا و مواهب عالى نيستند، بايد بدانيم كه همينعصيان آنها عين اطاعت و اين رد از آنها عين قبول است ، و اين امتناعى كه از تربيت دارند عينتربيت است ، مثلا اگر مى بينيم انسان بخاطر جهلى كه دارد در برابر پروردگار خودطغيان و سركشى مى كند همين استنكافش از خضوع در برابر خدا نيز انقياد و تسليم شدندر برابر حكم او است ، و اگر انسان به خيال خود، با خداى خود مكر كرده ، همين مكرش عينگرفتار مكر خدا شدن است ، همچنانكه فرموده : (و ما يمكرون الا بانفسهم و ما يشعرون) و فرموده : (و ما يضلون الا انفسهم و ما يشعرون ) و نيز فرموده : (و ما انتمبمعجزين فى الارض و ما لكم من دون الله من ولى و لا نصير).
ولو انهم اذظلموا انفسهم جاءوك فاستغفروا الله و استغفر لهمالرسول لوجدوا الله توابا رحيما.(97)
چهارم - اينكه مقصود از آن ، حق و ايمانى است كه از جهت عنادى كه بارسول الله و استكبارى كه از حق داشتند، با اظهار كفر، ايمان را و با تكذيب آن ، حق رامى پوشاندند، و البته اين وجه با كسانى تطبيق دارد كه كفرشان از همه مردم بيشتربوده است ، و آنان همان معاندين و متكبرانى بوده اند كه خداى تعالى در باره بعضى ازآنان فرمود: (و جحدوا بها و استيقنتها انفسهم ظلما و علوا)
وَ لا تُطِیعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِینَ علی انفسهم فی تمادیهم فی معصیة اللَّه و اجترائهم علی سخطه و هم الرّهط التسعه الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ لا یُصْلِحُونَ.
و ثواب ایثار عظیم است و حق تعالی بر انصار بدین ثنا گفت، «و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه» و رسول (ص) گفت، «هرکه چیزی یابد که وی را آرزوی آن باشد، آرزوی خویش اندر باقی کند و بدهد، حق تعالی وی را بیامرزد» عایشه رضی الله عنه می گوید، «اندر خانه رسول هرگز سیر نخوردیم و توانستیم، ولیکن ایثار کردیم. و رسول (ص) را مهمان فرا رسید و اندر خانه هیچ چیز نبود. یکی از انصار درآمد. وی را به خانه برد و طعام اندک داشتند. چراغ بکشتند و طعام پیش وی نهادند و دست همی آوردند و همی بردند و نمی خوردند تا مهمان بخورد. دیگر روز رسول (ص) گفت، «حق تعالی عجب داشت از خلق شما و سخای شما با آن مهمان و این آیت فرود آمد، «و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه».
ولى اين تفسير صحيح نيست ، براى اينكه هر چند جمله (اولم يتفكروا فى انفسهم ) باآن سازگارى دارد، اما اتصال آن با جمله (ما خلق الله السموات )، با آن نمى سازد،مگر اينكه از اتصال صدر و ذيل آيه صرف نظر شود، و آن هم صحيح نيست .
مقصود از (عبادى ) و (رحمت الله ) درآيه(قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله )
لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ رب العالمین ایشان را درین آیت بستود و به پنج چیز از اخلاق پسندیده ایشان را نشان کرد: یکی دوام افتقار بحق، دیگر حبس نفس ایشان در راه حق، سدیگر نهان داشتن فقر از بهر حق، چهارم تازه رویی و شادمانی بشکر نعمت حق، پنجم بی نیازی از خلق توانگری را بحق. أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ یعنی حبسوا انفسهم فی طاعة اللَّه و فی الغزو لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ للتجارة و طلب المعاش. میگوید خود را چنان بر طاعت اللَّه داشتهاند و دل بر جهاد و غزو نهاده که نمیتوانند که جایی بتجارت شوند و طلب معاش کنند.
و نيز فرموده : (و ما ظلمونا و لكن كانوا انفسهم يظلمون ).
بسم الله الرحمن الرحيم يا ايها النبى اتق الله و لا تطع الكافرين و المنافقين انالله كان عليما حكيما (1) و اتبع ما يوحى اليك من ربك ان الله كان بما تعملون خبيرا (2)و توكل على الله و كفى بالله وكيلا (3) ما جعل اللهلرجل من قلبين فى جوفه و ما جعل ازواجكم الى تظاهرون منهن امهاتكم و ماجعل ادعياءكم ابناءكم ذلكم قولكم بافواهكم و اللهيقول الحق و هو يهدى السبيل (4) ادعوهم لابائهم هو اقسط عند الله فان لم تعلمواءاباءهم فاخوانكم فى الدين و مواليكم و ليس عليكم جناح فيما اخطاتم به و لكن ماتعمدت قلوبكم و كان الله غفورا رحيما (5) النبى اولى بالمؤ منين من انفسهم و ازواجهامهاتهم و اولوا الارحام بعضهم اولى ببعض فى كتاب الله من المؤ منين و المهاجرين الا انتفعلوا الى اوليائكم معروفا كان ذلك فى الكتاب مسطورا (6) و اذ اخذنا من النبيينميثاقهم و منك و من نوح و ابرهيم و موسى و عيسى ابن مريم و اخذنا منهم ميثقا غليظا (7)ليسل الصادقين عن صدقهم و اعد للكافرين عذابا اليما(8)
نهى مى كنند از آن ، يعنى از پيروى آن ، و ناى به معناى دور شده است ، و قصرى كه درجمله (و ان يهلكون الا انفسهم ) به كار رفته قصر قلب است زيرا كفارخيال مى كردند اگر مردم را از پيروى قرآن نهى كنند و آنانرا از قرآن دور سازند قرآنرا هلاك كرده و دعوت خدائى را از بين مى برند، و با اينكه خداى تعالى خواه ناخواه نورخود را تمام مى كند، لاجرم اين بينوايان دارند خود را هلاك مى كنند و نمى فهمند.
و اذ اخذ ربك من بنى آدم من ظهورهم ذريتهم و اشهدهم على انفسهم آلست بربكم قالوا بلىشهدنا
رجال لهم فی الغیب قرب و محضر و انفسهم تحت الوجود قتیل
به علاوه (اين معبودهاى ساختگى در هيچيك از مشكلات قادر نيستند پرستش كنندگان خودرا يارى كنند، و حتى قادر نيستند خود را نيز در برابر مشكلات يارى دهند) (و لايستطيعون لهم نصرا و لا انفسهم ينصرون ).
«وَ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ» ای من ان جاءهم، «مُنْذِرٌ مِنْهُمْ» ای رسول من انفسهم و نسبهم، یعنی محمدا علیه الصلاة و السلام، استبعدوا ان یکون النبی من البشر.