اشكال اين توجيه هم اين است كه از عهده توجيه جمله (و لما ضرب بن مريم مثلا اذا قومكمـنـه يـصـدون ) بـرنـمى آيد، چون از آيه برمى آيد كه براى مشركين مثلى از عيسى زدهشـده ، و آنـان به داد و فرياد درآمده اند، و اين وجه توجيه نمى كند كه چه مثلى از عيسىبـراى مـشـركـيـن زده شـده . عـلاوه بر اين ، جمله (ان هو الا عبد انعمنا عليه ) بنابر اينتفسير بى ربط به ما قبل مى شود، همانطور كه در دو وجه قبلى نيز بى ربط مى شد.
و فطرت انسان بر اين است كه آنچه را از نعمت در دست دارد مادامى كه در دست اوست دلشاز ناحيه آن آرام است ، و خودش التفاتى به اين معنا كه ممكن است روزى به فقدان آندچار شود نيست ، او امروز اندوه و المى كه در فقدان آن درك و تصور مى كند بخود راهنمى دهد، بخلاف ضررها و مصيبات و فقدان نعمتها كهبالفعل يعنى در حال حاضر الم و اندوه آنها را درك مى كند، و فطرتش او را وادار مىسازد كه به معبودى ملتجى شود تا آن معبود ضرر حاضر و مصيبت فعلى او را دفع كند،و يا نعمتى كه در حال حاضر از دستش رفته برايش باز گرداند يا اگر ندارد بدهد،خداى تعالى هم در اين معنا فرموده : (و اذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا اوقائما فلما كشفنا عنه ضره مر كان لم يدعنا الى ضر مسه ) و نيز فرموده : (و لئناذقناه رحمه منا من بعد ضراء مسته ليقولن هذالى ) و نيز فرموده : (و اذا انعمنا علىالانسان اعرض و نابجانبه و اذا مسه الشر فذو دعاء عريض ).
از ايـن هم كه بگذريم بنابر اين وجه ، اساس گفتار مشركين اين مى شود كه خواسته اندخـود را بـر نـصارى برترى دهند، و بر اين اساس ديگر هيچ ارتباطى بين آيه (ان هوالا عبد انعمنا عليه ...) به ما قبلش تصور نمى شود.
از اينجا تا آخر چهار و يا شش آيه پيرامون جدال مردم در باره مثلى كه به عيسى بن مريمزده شـد بـحـث مـى كـنـد، و آنچه با دقت و تدبر در اين آيات به دست مى آيد، با در نظرگرفتن اينكه اين سوره در مكه نازل شده و با قطع نظر از روايات ، اين است كه مراد ازجـمـله (و لمـا ضرب ابن مريم مثلا) آيات اول سوره مريم است ، چون تنها سوره اى كهدر مـكه نازل شده و داستان مريم بطور مفصل در آن آمده سوره مريم بوده كه در آن داستانعـده اى از انـبـيـاء (عـليـهـم السـلام ) آمده ، و بدان جهت آمده كه خداى تعالى بر آنان انعامفـرمـوده . و در آخـر با آيه (اولئك الذين انعم اللّه عليهم من النبيين ) ختم شده است ، ودر آيات مورد بحث فرموده : (ان هو الا عبد انعمنا عليه ) و اين خود شاهد است بر اين كهآيه (و لما ضرب ابن مريم مثلا) اشاره به مطالب سوره مريم است .
(و اذا انعمنا على الانسان اعرض و نا بجانبه و اذا مسّه الشّرّكان يوسا.
«وَ لَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّةً أُخْری» ای انعمنا علیک فی زمان آخر، قبل هذه المرّة.
(ان هـو الا عبد انعمنا عليه ) - اين جمله رد مطلبى است كه از گفتار مشركين استفاده مىشـود كه گفتند: (ءالهتنا خير ام هو) چون به طورى كه خواهد آمد از اين سخن برمى آيدكـه خـواسـتـه انـد بگويند مسيح ، اله نصارى است . و جمله مورد بحث در رد آن مى فرمايدمسيح تنها بنده اى بود كه ما بر او انعام كرديم .