انشاص

معنی کلمه انشاص در لغت نامه دهخدا

انشاص. [ اِ ] ( ع مص ) برکندن از جای. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ازعاج. ( از اقرب الموارد ). از جای برانگیختن. ( تاج المصادر بیهقی ). برخیزانیدن. ( یادداشت لغت نامه ).

جملاتی از کاربرد کلمه انشاص

استخراج، واگردانی، پرتوافکنی و غنی‌سازی که به آژانس گزارش نشده بودند، منجر شد و یک تیم از بازرسان آژانس از ۹ تا ۱۳ اکتبر ۲۰۰۴ از مرکز پژوهش‌های هسته‌ای در انشاص بازدید کردند.
برنامهٔ انرژی هسته‌ای مصر در سال ۱۹۵۴ آغاز شد و نخستین رآکتور تحقیقاتی ئی‌تی‌آرآر-۱ در سال ۱۹۵۸ از سوی اتحاد جماهیر شوروی تحویل داده‌شد و توسط جمال عبدالناصر در انشاص واقع در دلتای نیل افتتاح شد.