انسان محوری

معنی کلمه انسان محوری در فرهنگستان زبان و ادب

{anthropocentrism} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] نوعی جهان بینی که براساس آن انسان سرچشمۀ تمام ارزش هاست، زیرا مفهوم ارزش ساختۀ انسان است و برای طبیعت به صرف اینکه در خدمت انسان است ارزش قائل است

معنی کلمه انسان محوری در دانشنامه آزاد فارسی

انسانْ محوری (anthropocentric)
هر دیدگاهی که اهمیت موجودات انسانی را در عالم عظیم و بشکوه و علت وجودی عالم را خدمت به بشر بداند؛ مثلاً تبیین هر صفت، همچون تبیین هر رنگ، در صورتی انسان محورانه است که وجود آن صفت، با حالتی خاص از یک مشاهده گر در موقعیتی خاص، مرتبط باشد.

جملاتی از کاربرد کلمه انسان محوری

او عقیده دارد انسان محوری مانع از برخورد بشر با بحران‌های زیست‌محیطی در جهان می‌شود.
پیتر سینگر انسان محوری را نقد می‌کند و از حقوق دادن به حیوانات دفاع می‌کند. با این حال، سینگر با اعتقاد اکولوژی عمیق به ارزش ذاتی طبیعت جدا از مسائل مربوط به رنج مخالف است. زیمرمن اکولوژی عمیق را با فمینیسم و جنبش حقوق مدنی سیاه‌پوستان آمریکا (۶۸–۱۹۵۵) هم گروه می‌کند. نلسون آن را با بوم‌فمینیسم پیوندها با حقوق حیوانات شاید قوی‌ترین باشد، زیرا "طرفداران چنین ایده‌هایی استدلال می‌کنند که "تمام زندگی دارای ارزش ذاتی است.