اندیشه گر

اندیشه گر

معنی کلمه اندیشه گر در لغت نامه دهخدا

اندیشه گر. [ اَ ش َ / ش ِ گ َ ] ( ص مرکب )اندیشمند. متفکر. فکور. ( از یادداشتهای لغت نامه ).

معنی کلمه اندیشه گر در فرهنگ عمید

۱. دارای اندیشه، متفکر.
۲. آن که به عاقبت کار بیندیشد، اندیشه کار.

معنی کلمه اندیشه گر در فرهنگ فارسی

( صفت ) دارای اندیشه متفکر .

معنی کلمه اندیشه گر در دانشنامه عمومی

اندیشه گر ( به فرانسوی: Le Penseur ) یا شاعر تندیسی از جنس برنز اثر مجسمه ساز فرانسوی، آگوست رودن است که هم اکنون ۲۸ نسخهٔ برنزی هم اندازهٔ آن که با روش ریخته گری ساخته شده اند موجود است. اندازه و ارتفاع نسخهٔ اول آن در دروازه های جهنم نزدیک به ۷۰ سانتی متر و به عنوان یک اثر مجزا که بهتر شناخته شده است، ۱۸۹ سانتی متر است. این مجسمه با اندازهٔ بزرگتر از یک انسان عادی، مردی برهنه را نشان می دهد که بر روی قطعه سنگی نشسته و چانهٔ خود را بر روی دست راست اش گذاشته است در حالی که دست راست خود بر روی پای چپ او است. این تندیس طوری طراحی شده است که باید از زیر به آن نگاه کرد و معمولاً آن را بر روی سکو قرار می دهند.
این تندیس مردی را در ژرف اندیشی سنگین با کشمکش های درونی قوی نشان می دهد. از آنجایی که این مجسمه نخست یکی از ۱۷۰ پیکرهٔ دروازه های جهنم بود با نام شاعر، از دیدی وابسته به دروازه های جهنم، به آن معانی مختلفی را ربط می دهند. دروازه های جهنم خود بر اساس بخش اول کمدی الهی با نام دوزخ اثر دانته است. یکی از تفسیرها این است که شخص متفکر دانته است در حال نگریستن به بخش های زیرین دوزخ و اشخاص داخل آن، البته این تفسیر از آنجا که دانته در تمام کمدی الهی پوشیده است دارای مخالفان زیادی است. بعضی متفکر را خود رودن می دانند که به اثر خود چشم دوخته و در حال اندیشیدن به آن است. تفسیر دیگری که در مورد متفکر می شود این است که این پیکرهٔ آدم است در حال فکر کردن به این که با گناه خود چه بر سر فرزندان و نوادگان خود آورده است. در هر صورت این تندیس جدا از دروازه های جهنم به دلیل این که مردی را که عمیقاً در حال تفکر است نشان می دهد به نمادی برای فلسفه و اندیشه تبدیل شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه اندیشه گر

امروز پیاله بی حساب آر اندیشه گر از حساب داری
به اندیشه گر سربپیچی ازوی نبیند به نیکی تو را بخت روی
مکن اندیشه گر تو کاردانی یقین باید که جمله یار دانی
خجلت بی ثمری مانع دیوانه ماست صائب اندیشه گر از سنگ ملامت داریم