اندیشنده

معنی کلمه اندیشنده در لغت نامه دهخدا

اندیشنده. [ اَ ش َ دَ / دِ] ( نف ) سگالنده. متفکر. متأمل. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه اندیشنده در فرهنگ عمید

۱. اندیشه کننده، فکرکننده.
۲. گمان کننده.

معنی کلمه اندیشنده در فرهنگ فارسی

( اسم ) فکر کننده متفکر .

جملاتی از کاربرد کلمه اندیشنده

مشهورترین اثر آرامش دوستدار، کتاب امتناع تفکر در فرهنگ دینی است که با واکنش‌های فراوانی مواجه شده است. دوستدار در این کتاب با نام‌گذاری «فرهنگ دین‌خو» بر فرهنگ ایران پیش و پس از اسلام، این پندار را که فرهنگ ایران اندیشنده و پرسنده است؛ به چالش و پرسش کشیده است.