اندز. [ اَ دَ ] ( اِ ) قصد و عزم و آهنگ. ( ناظم الاطباء ). قصد. ( از شعوری ج 1 ورق 109 ). || حدس و رای. ( ناظم الاطباء ). تخمین. ( از شعوری ج 1 ورق 109 ). || یک نوع علفی که در بیطاری بکار میبرند. || مرد مشهور. ( ناظم الاطباء ). اندز. [ اَ دِ ] ( اِ ) تسمه ای جهت اندازه گرفتن. ( ناظم الاطباء ).
جملاتی از کاربرد کلمه اندز
هر زمان رنگی و بر آب زند بیش مرا من چو واماندگان نیستم اندز یک فن
او علاوه بر سمت تدریس در دانشگاه کاتولیک آمریکا، استاد مدعو فلسفه اندلسی-عربی در دانشگاه ناوارا در بهار ۱۹۹۳ بود. در پاییز ۱۹۹۵، او یک سمینار هفتگی در مورد فلسفه عربی در دانشگاه پنسیلوانیا را تدریس کرد. در طول تابستان او دو بار استاد مدعو در دانشگاه کاتولیک ماداگاسکار بود. در می ۲۰۰۵، او یک سمینار فشرده یکهفتهای در مورد متافیزیک ابن سینا در دانشگاه اندز شیلی برگزار کرد.