انجیر وزیری. [ اَ رِ وَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) انجیریست سپید. ( مؤید الفضلاء ). قسمی از انجیر سپید و ظریف. ( ناظم الاطباء ). شاه انجیر. ( یادداشت مؤلف ) : سیب و زردآلو و آلوچه و آلوبالو باز انجیر وزیری و خیار خوشخوار.بسحاق اطعمه.
معنی کلمه انجیر وزیری در فرهنگ فارسی
انجیریست سپید ٠ قسمی از انجیر سپید و ظریف ٠
جملاتی از کاربرد کلمه انجیر وزیری
جعفر بن نصیر گوید جنید درمی بمن داد که انجیر وزیری بستان خریدم نماز شام چون روزه گشاد یک انجیر در دهن نهاد و بگریست و مرا گفت: بردار گفتم چه بود گفت: که هاتفی آواز داد که شرم نداری که چیزی را که برای ما بر خود حرام کردهٔ بازگرد آن میگردی و این بیت بگفت