انجدانی

معنی کلمه انجدانی در لغت نامه دهخدا

انجدانی. [ اَ ج ُ ] ( ص نسبی ) منسوب است به انجدان که گمان میکنم نوعی تخم باشد. || ( اِخ ) ابوعثمان سعیدبن محمدبن سعید انجدانی از مردم بغداد و صدوق بود. در شوال 285 هَ.ق. درگذشت. ( از انساب سمعانی ورق 50 ب ).

جملاتی از کاربرد کلمه انجدانی

دایرةالمعارف تشیع دانشنامه‌ای فارسی، در چندین جلد، پیرامون موضوعات مختلف دینی، کلامی، اعتقادی، فقهی، اصولی، تاریخی، جغرافیایی، علمی و فرهنگی جهان تشیع است، که تدوین آن از سال ۱۳۶۰ با حمایت مالی بنیاد طاهر (موقوفات سید ابوالفضل تولیت) آغاز و سپس با حمایت مالی فهیمه محبی انجدانی دنبال شد. تاکنون ۱۴ جلد از آن منتشر گردیده و جلد چهاردهم (کربلا - لیلة المبیت) آخرین جلد این مجموعه‌است، که در تابستان ۱۳۹۰ توسط انتشارات حکمت منتشر شد. این دانشنامه برنده دوره سیزدهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران است.
جلسات هفتگی او در شب‌های شنبه، محلی برای بیان احکام و ذکر مصیبت امامان شیعه بویژه حضرت امام حسین(ع) بود و افراد زیادی در آن شرکت می کردند. از آن‌جمله: آیت‌الله درّودی، آیت‌الله شیخ بهاءالدین صدوقی، ادیب سمیعی، انجدانی، عماد شیرازی، مبرهن. حاج محمد مرشدی و حاج مهدی آصفی، و در دوره‌ای کوتاه نیز محسن طاهری در آن جلسات، مداحی و ذکر مصیبت می کردند.