انتهاب

معنی کلمه انتهاب در لغت نامه دهخدا

انتهاب. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) غارت کردن و غنیمت گرفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). انتهب النهب ؛ گرفت آنچه خواست. ( از اقرب الموارد ). غارت کردن. ( غیاث اللغات ). نهب. ( مصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). غارتیدن. ( یادداشت مؤلف ). || چیره گردیدن اسب برفتار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). انتهب الفرس الشوط؛ چیره شدن برآن. ( از اقرب الموارد ).

معنی کلمه انتهاب در فرهنگ فارسی

غارت کردن و غنیمت گرفتن غارتیدن ٠ یا چیره گردیدن اسب به رفتار ٠

جملاتی از کاربرد کلمه انتهاب

تریپانوزوم‌ها تک یاخته‌هایی کوچک، متحرک و دوکی‌شکل هستند که از قسمت‌های جانبی بدن پهن شده‌اند. بدن کشیده و پیچ و خم دار آنها در قسمت قدامی باریک و در انتهاب خلفی پهن و کند است. تاژک که در یک غشاء سیتوپلاسمی قرار گرفته پس از طی حاشیه غشاء مواج که خود در قسمت مقعر انگل قرار گرفته از بخش قدامی انگل خارج می‌شود. یک هسته بزرگ و بیضی شکل با کاریوزوم مرکزی، در قسمت میانی انگل قرار دارد. نزدیک به انتهای خلفی انگل کینتوپلاست (جنبش‌دیسه) قرار دارد که مرکب از رشته‌های دی‌ان‌ای، در درون ماده‌ای از میتوکندری می‌باشد. گاهی دانه‌های کوچک و براق ولوتین و نیز واکوئل‌های متعددی در سیتوپلاسم دیده می‌شوند.
درختهایی که از جستجوی پارسیمنی بدست می‌آیند بدون ریشه‌اند: آن‌ها هرگونه ارتباط ممکن بین تاکسون‌ها را نمایش می‌دهند اما فاقد هرگونه اطلاعات در مورد زمان نسبی انشعاب از یکدیگر هستند. یک شاخهٔ خاص توسط کاربر به عنوان ریشه انتخاب می‌شود. سپس این شاخه از بقیه شاخه‌های درخت به بیرون می‌آید تا در نهایت با یکدیگر یک گروه وابسته به یک ریشه تشکیل دهند. این نوعی از زمان نسبی را برای درخت بیان می‌کند. انتهاب نادرست ریشه می‌تواند منجر به روابط ناصحیح روی درخت شود، حتی اگر شکل بدون ریشهٔ درخت درست بوده باشد.