انبوهه

معنی کلمه انبوهه در فرهنگستان زبان و ادب

{aggregate} [زمین شناسی، شیمی، مهندسی بسپار] گروهی از گونه های مختلف مانند قطرات یا حباب ها یا ذرات یا مولکول ها که به نحوی کنار هم گرد آمده اند
{crowd} [روان شناسی] جمع نسبتاً زیادی از مردم که در مدتی معین در مکان واحدی به سر می برند و کانون توجه مشترکی دارند

جملاتی از کاربرد کلمه انبوهه

انبوهه جی نوعی رزانه با یک باند جذب است که در اثر تجمع حلال یا افزودنی یا غلظت در نتیجه خود سازمان دهی شیمی سوپرا مولکولی به طول موج طولانی تر ( تغییر باتوکرومیک ) از افزایش درخشش ( ضریب جذب بالاتر).انتقال می یابدن. رنگ را می توان با یک تغییر کوچک استوکس با یک باند باریک بیشتر مشخص کرد.جی در انبوهه به ای.ای.جلی اشاره دارد که این پدیده را در سال ۱۹۳۶ کشف کرد. این رنگ همچنین به نام جی شایبه که در سال ۱۹۳۷ به طور مستقل در مورد این موضوع منتشر کرد ، یک مجموعه شایبه نیز نامیده می شود.
بنا بر توصیف اصیل‌الدین زوزنی در سال ۶۵۲ هجری از گیلان تقسیمات جغرافیایی در گیلان عموماً بر پایهٔ واحد «ده» و «روستا» بنا شده بود و شهر به مفهوم واقعی در واژه‌شناسی گیلکان در این دوره جایگاه کمی داشت و حتی آن را بیشتر با واژهٔ «بازار» می‌شناختند که در فرهنگ گیلان بیشتر یک اتفاق موقتی بود که در هر هفته در برخی از سکونتگاه‌ها عموماً یک یا دو بار در هفته اتفاق می‌افتاد. شهر به مفهوم دائمی وجود نداشت بلکه با جمع شدن مردم به‌طور موقت در یک روز و تشکیل بازار یا «گوراب» که از همان انبوهه و گروه گرفته شده بود شکل می‌گرفت.