انباز گیر

معنی کلمه انباز گیر در لغت نامه دهخدا

انبازگیر. [ اَم ْ ] ( نف مرکب ) آنکه شریک پذیرد. آنکه همتا گیرد. || مشرک. ( فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه انباز گیر در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - آنکه شریک پذیرد آنکه همتا گیرد . ۲ - مشرک .

جملاتی از کاربرد کلمه انباز گیر

نه جهود و نه ترسا بل که ملت ابراهیم گزینید «حَنِیفاً» آن پاک موحّد وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ و هرگز با خدا انباز گیر نبود.
وَ إِنْ جاهَداکَ و اگر باکوشد با تو پدر و مادر تو عَلی‌ أَنْ تُشْرِکَ بِی بر آن که انباز گیر با من ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ چیزی که تو آن را می‌ندانی فَلا تُطِعْهُما نگر فرمان ایشان نبری وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً و با ایشان می‌زی و جهان میدار درین جهان باندام و بچم در کارهای این جهانی. وَ اتَّبِعْ سَبِیلَ مَنْ أَنابَ إِلَیَّ و بر پی راه آن مرد رو که او را روی با من است ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ آن گه بازگشت شما با من است فَأُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (۱۵) آگاه کنم شما را به پاداش از آن چیز که میکردید.