انباز گرفتن

معنی کلمه انباز گرفتن در لغت نامه دهخدا

انباز گرفتن. [ اَم ْ گ ِ رِت َ ] ( مص مرکب ) شریک گرفتن. جفت گرفتن :
کنون بررست پیش من بصد ناز
بپرواز اندر آمد بچه باز
همی ترسم که گر پرواز گیرد
بکام خود یکی انباز گیرد.( ویس و رامین ).

معنی کلمه انباز گرفتن در فرهنگ فارسی

شریگ گرفتن جفت گرفتن

جملاتی از کاربرد کلمه انباز گرفتن

وَ إِذْ قالَ لُقْمانُ لِابْنِهِ لقمان گفت پسر خویش را، وَ هُوَ یَعِظُهُ و او پند میداد او را یا بُنَیَّ ای پسرک من لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ انباز مگیر با اللَّه إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ (۱۳) که انباز گرفتن با او بیدادی است بزرگ.
(غالى ) (با غين نقطه دار) كسى را گويند كه از حد تجاوز كرده و مرتكب افراطشود، كما اينكه در مقابل آن (قالى ) (با قاف ) كسى را گويند كه تفريط و كوتاهىكرده باشد، اين آيه خطاب ديگرى است بهرسول الله (صلى الله عليه و آله )، در اين خطاب به آن جناب دستور مى دهد كهاهل كتاب را دعوت كند به اينكه در دين خود مرتكب غلو و افراط نشوند، چوناهل كتاب مخصوصا نصارا به اين بليه و انحراف در عقيده مبتلا بودند، آرى دينى كه ازطرف پروردگار نازل شده باشد و كتب آسمانى آنرا بيان كنند نشانه اش ‍ اين است كهدر درجه اول توحيد را بر بشر عرضه كرده باشد، و شريك را از خدا نفى كند، دينىاست كه بشر را از انباز گرفتن براى خداوند و پرستش بت نهى كند، و يهود و نصاراداراى چنين دينى نيستند، چون اين دو طايفه نيز براى خدا انباز گرفتند مخصوصا نصاراكه رسوائى و شناعتشان از يهود بيشتر است ، گر چه در كيش يهوديهاى امروز چيزى كهمستقيما شرك باشد ديده نمى شود.