اناطه
معنی کلمه اناطه در فرهنگ معین
معنی کلمه اناطه در فرهنگ فارسی
( مصدر ) ۱ - آویختن معلق کردن . کردن منوط کردن .
معنی کلمه اناطه در دانشنامه آزاد فارسی
(در لغت به معنی منوط و موکول کردن) در اصطلاح حقوق، توقف رسیدگی و اظهارنظر دادگاه برای احراز و اثبات امر مشخصی در دادگاه دیگر. اناطه، به طور خاص در رسیدگی های کیفری به کار می رود و منظور آن است که اگر ضمن رسیدگی به امر کیفری، معلوم شود که اتخاذ تصمیم منوط است به امری که رسیدگی و اتخاذ تصمیم در مورد آن امر در صلاحیت دادگاه دیگری است، مرجع کیفری قرار اناطه صادر می کند و ذینفع مکلف است ظرف یک ماه موضوع را در دادگاه صالح پی گیری و گواهی آن را ارائه کند (مادۀ ۱۳ آیین دادرسی کیفری). مثلاً هرگاه ضمن رسیدگی به شکایت خیانت در امانت نسبت به ورقۀ سهام شرکت، مالکیت سهام یا نحوۀ صدور ورقۀ سهم محل اختلاف باشد، یا ضمن رسیدگی به شکایت تجاوز و تخریب منزل، حدود ثبتی آن مورد اختلاف باشد، رسیدگی و احراز مالکیت سهام یا تعیین حدود ملک موضوع شکایت در صلاحیت دادگاه حقوقی است. از این رو، دادسرا یا دادگاه کیفری، قرار اناطه صادر و رسیدگی کیفری را متوقف و موکول بر تعیین تکلیف امر تجاری (نحوۀ صدور سهام) یا امر حقوقی (مالکیت سهام) یا ثبتی (تعیین حدود) می کند.
معنی کلمه اناطه در ویکی واژه
آویختن، معلق کردن.
موکول کردن.
جملاتی از کاربرد کلمه اناطه
دوم اينكه در اين تقرير فقط آيه دومى تعميم داده شده ، وحال آنكه هيچ دليلى بر عموميت آن نيست ، زيرا آيه مذكور بطورى كه ملاحظه گرديد الهبودن آلهه را منوط به اذن خدا و حكم او كرده ، و اين اناطه از ظاهر آيه ، يعنى جمله(ماانزل اللّه بها من سلطان ان الحكم الا للّه ) استفاده مى شود. و پر واضح است كهاين قسم الوهيت كه منوط به اذن خدا و حكم او باشد الوهيت شفاعت است نه الوهيت ذاتى . ويا به عبارتى الوهيت بالغير است نه اعم از الوهيت بالذات و بالغير هر دو.
و آيات زير اين اناطه به امر خدا را آماده مى كنند، (ان هذه تذكرة ، فمن شاء اتخذ الىربه سبيلا، و ما تشاون الا ان يشاء اللّه )، (بدرستى اين قرآن تذكره و هشدارى است ،پس هر كس خواست بسوى پروردگارش راهى انتخاب كند، ولى نمى كنيد، مگر آنكه خدابخواهد) و آيه (ان هو الا ذكر للعالمين ، لمن شاء منكم ان يستقيم ، و ما تشاون الا ان يشاءاللّه رب العالمين )، (او نيست مگر هشدار دهى براى عالميان ، براى هركس كه از شمابخواهد مستقيم شود، ولى نميخواهيد مگر آنكه خدا بخواهد، كه رب العالمين است ). اين آياتدلالت كرد بر اينكه آن امرى كه انسان ميتواند اراده اش كند، و زمام اختيار وى بدست آنست ،هرگز تحقق نمى يابد، مگر آنكه خدا بخواهد، يعنى خدا بخواهد كه انسان آنرا بخواهد، وخلاصه اراده انسان را اراده كرده باشد، كه اگر خدا بخواهد انسان اراده مى كند، وميخواهد، و اگر او نخواهد، اراده و خواستى در انسان پيدا نميشود.