امین ملک
معنی کلمه امین ملک در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه امین ملک
اثیر دین امین ملک زین دولت آن صدری که بر درگاه او دولت میان هر روز در بندد
ای فخر عصر، مؤتمن دین ، امین ملک در دل ترا ز آتش انده مباد سوز
امیر مملکتگشا امین ملک پادشا معین دین مصطفی ضمین رزقخوارها
- شهر در دست لاتها، امین ملک شاهی (آینه جنوب)
امان ملک امین ملک جهان کرم سحاب جود محیط شرف سپهر وقار
این شد امین سلطان و آن شد امین ملک این مالک یمین شد و آن مالک یسار
طراوت رخ ایمان امین ملک امان حرارت دل مأمون حبیب روح امین
ثقه الدین امین ملک عمر کز عمر برده وقت عدل سباق
سلاله ملکی سازد ای امین ملک سعادت ازلی ساید ای امین هدی