امیرعباس هویدا

معنی کلمه امیرعباس هویدا در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] "امیرعباس هویدا "فرزند"میرزا حبیب الله عین الملک" در زمستان ۱۲۹۸هـ. ق. در آخرین سال های حمکرانی "احمد شاه" قاجار در محله ولی آباد تهران به دنیا آمد. امیرعباس در یک خانواده بهایی رشد کرد و همانند آنان مسلک و طریق ایشان را پیشه خود ساخت و به سران بهایی نزدیک شد. او بعد ها از سران و رجال سیاسی حکومت پهلوی شد.
امیرعباس هویدا بعد از سپری کردن تحصیلات دوران متوسطه در بیروت، زبان های عربی و فرانسه را به طور کامل فرا گرفت. سپس به انگلستان عزیمت کرد و زبان انگلیسی را نیز در مدت یک سال تکمیل کرد. در کشور بلژیک بعد از سه سال مدرک لیسانس خود را در رشته علوم سیاسی گرفت و در این زمان با زبان های آلمانی و ایتالیایی نیز آشنا گردید. لازم به ذکر است که امیرعباس هویدا در طول اقامت خود در بیروت، مدتی در مدرسه آمریکایی بیروت تحصیل کرد و تحت تربیت تعالیم امپریالیستی (کلمه امپریالیسم در لغت از ریشه امپراتوری مشتق شده است، ولی در اصطلاح به هر نوع گسترش و توسعه ارضی و سلطه قوی بر ضعیف را در بر می گیرد.) و صهیونیستی قرار گرفت. (صهیونیسم به جنبشی گفته می شود که خواهان مهاجرت و بازگشت یهودیان به سرزمین فلسطین و تشکیل دولت یهود است. صهیونیسم مانند شوونیسم (ناسیونالیسم افراطی) است که با خوار شمردن ملت ها و نژادهای دیگر و با غلو در برتری خود در پی دستیابی به قدرت سیاسی است.) بدین ترتیب امیرعباس با تفکرات اروپایی و غربی وارد ایران شد و در وزارت امور خارجه تقاضای استخدام کرد.
اشتغال در وزارت امور خارجه
پس از استخدام هویدا در وزارت امور خارجه وی برای انجام خدمت وظیفه عمومی به دانشکده افسری رفت و بعد از یک سال دوباره به وزارت خارجه بازگشت و این بار در سمت کارمند اداره اطلاعات مشغول کار شد. هویدا در همان سال به اداره سوم سیاسی وزارت امور خارجه منتقل شد. در مرداد ۱۳۲۴ش. هویدا در اولین ماموریت سیاسی خود در خارج از کشور به پاریس می رود و در آنجا "حسنعلی منصور" در دام دوستی امیر عباس هویدا گرفتار می شود. هرچند که پیش از آن این دو با هم آشنا بودند. هویدا پس از ۱۵ ماه، تغییر شغل داده و کارمند حفاظت منافع ایران در آلمان شد.در اسفند ماه ۱۳۲۸ش. به درخواست "عبدالله انتظام" که در آن موقع وزیر مختار ایران در آلمان بود، وظایف کنسولی را در اشتوتکارت آلمان به عهده گرفت. در اسفند ۱۳۲۹ش. "عبدالله انتظام" وزیر امور خارجه شد و هویدا به عنوان منشی مخصوص وزیر به کار مشغول شد و با روی کار آمدن "مصدق" و تغییر وزیر امور خارجه هویدا به عنوان معاون اداره سوم سیاسی انتخاب گردید و چندی بعد به عنوان مامور کمیساریای عالی پناهندگی سازمان ملل به مدت ۵ سال؛ یعنی تا سال ۱۳۳۵ش. در ژنو مشغول به کار شد. هویدا در اوایل سال ۱۳۳۶ش. مستشار سفارت ایران در آنکارا بود. در زمان ماموریتش تعداد زیادی از خانواده های بهایی به ترکیه مهاجرت کردن و با اتکا به قدرت و نفوذ هویدا به فعالیت پرداختند، دولت ترکیه از این امر مطلع شد و از ایران خواست که نسبت به تغییر هویدا اقدام کند.
اشتغال در شرکت ملی نفت
در اواخر سال ۱۳۳۶ش. عبدالله انتظام که با هویدا روابط عاطفی محکمی داشت، به عنوان مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران در راس کار قرار گرفت و هویدا توسط او به شرکت ملی نفت آمد. او در این دوره دست به یک سری اقدامات و فعالیت سیاسی دست زد و با دوست بسیار نزدیک خود حسنعلی منصور و با جمع آوری عده ای از جوانان تحصیل کرده و روشنفکر اروپایی، گروهی به نام «گروه مترقی» را تشکیل دادند تا هرچه سریع تر بتوانند به اهداف خود که دست گرفتن زمام امور مملکتی است، برسند. در سال ۱۳۴۲ش. به دلیل آن که عبدالله انتظام به علت مخالفت با "امیر اسدالله اعلم" نخست وزیر وقت مغضوب و از ریاست شرکت ملی نفت برکنار شد، موقعیت هویدا نیز تضعیف شد و فعالیت او در سال ۱۳۴۲ش. در شرکت نفت به پایان رسید. با نخست وزیری حسنعلی منصور یار دیرین او امیرعباس هویدا به عنوان وزیر دارایی انتخاب شد. بدین ترتیب باید گفت هویدا با تمسک به افراد صاحب نام و نفوذ در دستگاه حکومتی پلکان ترقی خود را طی نمود و به مقصود خود نائل آمد.
نخست وزیری
...

جملاتی از کاربرد کلمه امیرعباس هویدا

رایانه در سال 1962 (۱۳۴۱ شمسی) توسط امیرعباس هویدا وارد ایران شد. از مهمترین کارهای این دوره می توان پردازش زبان فارسی را نام برد. تنها شرکت های نفت، دانشگاه تهران و بانک ملی کار با این فناوری جدید را شروع کرده بودند.
از زندانیان معروف پس از انقلاب، می‌توان به امیرعباس هویدا و اغلب اعدام‌شدگان حکومت پهلوی اشاره کرد. (تنها چند تن از آن‌ها پیش از افتتاح مجدد زندان قصر در مدرسه رفاه اعدام شده بودند.) از دیگر زندانیان غیرسیاسی این زندان را می‌توان پری بلنده، سیدمهدی بلیغ، اصغر قاتل نام برد.
حسن پاکروان (۱۲ مرداد ۱۲۹۰ – ۲۲ فروردین ۱۳۵۸) سرلشکر نیروی زمینی شاهنشاهی، رئیس رکن دو ارتش در زمانِ کودتای ۲۸ مرداد، دومین رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، وزیر اطلاعات کابینه اول امیرعباس هویدا و سفیر دولت شاهنشاهی ایران در پاکستان و فرانسه بود. وی در ۲۲ فروردین ۱۳۵۸ به حکم قاضی شرع، صادق خلخالی تیرباران شد.
پسرش فرهاد در مراکش سفیر شد و برادرزاده‌هایش منوچهر و پرویز به ترتیب سفیر ایران در بحرین، یونان و دانمارک شدند. انوشیروان سپهبدی همچنین شوهر خاله فریدون و امیرعباس هویدا بود.
آرتور پوپ، فیلیس آکرمن، دیوید استروناخ، و ریچارد فرای نیز از موسسان و فعالان کشف، نگهداری، و ترویج آثار هنری و باستانی ایران بودند. و اشخاصی همانند فریدون هویدا و امیرعباس هویدا و حتی دربار پهلوی نیز روابط بسیار نزدیکی با افراد صاحبنامی همچون اندی وارهال داشتند.
پس از چندی به دعوت امیرعباس هویدا قائم‌مقام اشرف پهلوی و مدیرعامل سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی شد. در همین سال‌ها بود که او قائم مقام رئیس برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران (به ریاست اسدالله علم) نیز شد. در این زمان با ماریانوش امیرسلیمانی ازدواج نمود. مدتها برای ورود دوباره به صحنهٔ سیاسی و به‌دست آوردن مقام نخست‌وزیری تلاش کرد.
سرانجام محمدرضا شاه در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۵۷ و در پی اعتراض‌های گسترش‌یافته مخالفان به رهبری روح‌الله خمینی، ایران را برای همیشه ترک کرد و در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، در پی اعلام بی‌طرفی ارتش، انقلاب ۱۳۵۷ به سرانجام خود رسید و نظام شاهنشاهی در ایران برچیده شد. در ۱۰ فروردین مردم ایران در یک همه‌پرسی به دعوت خمینی شرکت کردند و با اکثریت (بیش از ۹۸ درصد) به جمهوری اسلامی (به عنوان تنها گزینه موجود برای نظام حکومتی آینده) رأی دادند. در ۱۸ فروردین امیرعباس هویدا، نخست‌وزیر سابق ایران با حکم صادق خلخالی قاضی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شد. همچنین بیش از ۲۰۰ تن از مقامات بلندپایه رژیم سابق در خلال دو ماه بعد از انقلاب طی حکم‌های دادگاه‌های انقلاب اعدام گشتند.
حبیب‌الله عین الملک پدر امیرعباس هویدا یکی از نخست‌وزیران ایران در زمان حکومت محمدرضا پهلوی، و فریدون هویدا، «نویسنده، سیاست‌مدار و نقاش ایرانی» بود.
دولت چهارم امیرعباس هویدا یکی از دولت‌های دوران پادشاهی مشروطه در دورهٔ دودمان پهلوی است که از شهریور ۱۳۵۴ تا مرداد ۱۳۵۶ فعالیت کرد. رئیس این دولت، امیرعباس هویدا بود.
تنها چند روز پس از رویداد آتش‌سوزی سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد ۱۳۵۷، دولت جمشید آموزگار که با شعار «دولت فضای باز سیاسی» روی کار آمده‌بود، مجبور به استعفا شد و در روز ۴ شهریور محمدرضا پهلوی از جعفر شریف‌امامی که فرزند یک روحانی و رئیس مجلس سنای ایران بود و به برخی مخالفت‌ها با دولت امیرعباس هویدا شناخته می‌شد، دستور داد تا دولتی با شعار «آشتی ملّی» تشکیل دهد.