امیران. [ اَ ] ( اِخ ) رجوع به میرانیان شود. امیران. [ اَ ] ( اِخ ) دهی است از بخش شهرستان خرم آباد با 240 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
معنی کلمه امیران در فرهنگ فارسی
ده از بخش شهرستان خرم آباد
معنی کلمه امیران در فرهنگ اسم ها
اسم: امیران (پسر) (فارسی، عربی) (تلفظ: amirān) (فارسی: اميران) (انگلیسی: amiran) معنی: منسوب به امیر، فرمانروا، ( امیر، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اعلام ) نام چند روستا در اردستان، تهران و خرم آباد
جملاتی از کاربرد کلمه امیران
دوران قرون وسطی ژاپن از قرن دوازده تا قرن هفده میلادی به طول انجامید و در طی آن قدرت واقعی در دست امیران طایفههای منطقهای (دایمیوها) و سرداران نظامی (شوگونها) بود. امپراتور تنها بر حسب ظاهر حاکم کشور بود و در عمل قدرتی نداشت.
بر امیران سخن مدح وزیر پادشاه واجب آمد چون ز بستان گل برانگیزد سپاه
از مکتوب شاه عباس چنین بر میآید که وی در صورت ندامت خان احمد درصدد بخشش و ابقای او در حکومت بیهپیش بود. به اعتقاد ثواقب، خان احمد قدرت صفویه را نتیجهٔ تربیت و مجاهدت تبار خود میدانست؛ زین رو حاضر نبود به شیوهٔ معمول آن زمان مطیع و آستان بوس باشد و روح سرکش او در پی نامآوری خود با حکومت مستقل بر گیلان بود. او که آشکارا رفتار شاه عباس را با امیران خائن که به او روی آورده بودند به یاد میآورد و احتمال شکست را هم میداد، خانوادهاش را رها کرد و بههمراه محمد امین با کشتی از رودسر به شیروان گریخت.
بنسب فخر امیران بزرگ بلقب صدر وزیران کبیر
سرپرسی سایکس در سفر خود به منطقه، از کوههای معین آباد (ظاهراً همان میناباد)، امیران ناحیه قائنات، محصولات زراعی به ویژه زعفران و زرشک و ابریشم، قالی بافی ساکنان منطقه و مذهب آنها و نیز شهر بیرجند - که آن را متفاوت با سایر شهرهای ایران دانسته - مطالبی آورده است.
بودند در قدیم امیران و شاعران واکنون شدت مسلم بر شاعران شهی
قسم به ایران کزین امیران یکی به دیدار نیایدم مرد
آن امیران در سخن با شاه کل کامد از میدان کین بانگ دهل
شاه اسماعیل یکم صفوی قیام مؤثر خود را ضد امیران آق قویونلو به سال ۹۰۷ از هجری قمری، اردبیل آغاز کرد ابتدا به مدت دو سال پایتخت و حکومت صفویه خود را در اردبیل بنیان کرد و سپس پایتخت خود را به تبریز انتقال داده و رسماً به عنوان اولین پادشاه ایرانی در تبریز تاجگذاری کرد. با وجود این، اردبیل به سبب آن که مدفن شیخ صفی الدّین بود، پایتخت معنوی شاهان صفوی بهشمار میرفت و از تقدس و احترام خاصّی بهرهمند بود.
سپس به مرکز بیداد خواست کردن روی خدایگان امیران، امیر شیر شکر
اوجان در زمان ایلخانان، پایتخت ییلاقی سلاطین و امیران مغول بودهاست بهطوریکه در فصولی از سال سلاطین، خانات، خاتونها و شاهزادگان مغولی در این شهر استقرار مییافتند و چمنزارهای اطراف شهر محل اتراق و مشق سپاهیان و همچنین چراگاه اسبان و احشام دولتی بوده واین شهر، شهری کاملاً سلطنتی و اشرافنشین بودهاست.
ببندم کمر بهر این کین و داد ستانم ز شاه و امیران ماد
حق تعالى میفرماید که من شما را و اوقات و انفاس شما را و اموال و روزگار شما را خریدم که اگر به من صرف رود و به من دهید بهای آن بهشت جاودانیست قیمت تو پیش من این است. اگر تو خود را به دوزخ فروشی ظلم برخود کرده باشی همچنان که آن مرد کارد صد دیناری را بر دیوار زد و بر او کوزهای یا کدویی آویخت. آمدیم بهانه میآوری که «من خود را به کارهای عالى صرف میکنم، علوم فقه و حکمت و منطق و نجوم و طبّ و غیره تحصیل میکنم» آخر این همه برای توست. اگر فقه است برای آن است تا کسی از دست تو نان نرباید و جامهات را نکند و تو را نکشد تا تو به سلامت باشی، و اگر نجوم است احوال فلک و تأثیر آن در زمین، از ارزانی و گرانی امن و خوف، همه تعلق به احوال تو دارد هم برای توست و اگر ستاره است از سعد و نحس و به طالع تو تعلق دارد هم برای توست. چون تأمل کنی اصل تو باشی و اینها همه فرع تو. چون فرع تو را چندین تفاصیل و عجایبها و احوالها و عالمهای بوالعجب بینهایت باشد بنگر که تو را که اصلی، چه احوال باشد؟! چون فرعهای تو را عروج و هبوط و سعد و نحس باشد تو را که اصلی بنگر که چه عروج و هبوط در عالم ارواح و سعد و نحس و نفع و ضر باشد که فلان روح آن خاصیت دارد و از او این آید، فلان کار را میشاید. تو را غیر این غذای خواب و خور غذای دیگر است که «اَبِیْتُ عِنْدَ رَبِّیْ یُطْعِمُنِیْ وَ یَسْقِیْنِیْ». در این عالم آن غذا را فراموش کردهای و به این مشغول شدهای و شب و روز تن را میپروری. آخر این تن اسب توست و این عالم آخور اوست و غذای اسب غذای سوار نباشد. او را به سر خود خواب و خوریست و تنعّمی است، اما سبب آن که حیوانی و بهیمی بر تو غالب شده است تو بر سر اسب در آخور اسبان ماندهای و در صفّ شاهان و امیران عالم بقا مقام نداری. دلت آنجاست اما چون تن، غالب است حکم تن گرفتهای و اسیر او ماندهای.
بود عطای امیران بکیسه و کاغذ عطای میر خراسان بگنج خانه و کان
در مورد زیاریان غالباً مشکل کمبود منابع وجود دارد. هیچ کتاب تاریخی نیست که مختص به شرح وقایع امیر یا امیران زیاری باشد. بهطور کلی زیاریان از دید مورخان برکنار ماندند و اطلاعات در مورد رخدادها، نبردها و حتی امیران متأخر آن محدود است.
نواحی بالا و پایین تل آراد در طی ۱۸ فصل توسط روث امیران و یوحنان آهارونی بین سالهای ۱۹۶۲ و ۱۹۸۴ حفاری شد 8 فصل علاوه بر این ۱۸ فصل کاوشهایی در رابطه با سیستم آبی عصر آهن انجام شد.
قیام سربداران با آنکه جنبشی محلی بود و مدت زیادی دوام نیافت، اما در تاریخ ایران اهمیتی خاص دارد، زیرا در پی این قیام و با نیرو گرفتن از پیروزیهای آن بود که در نقاط دیگر نیز مردم روستاها سرکشی آغاز کردند. استقرار دولت مرعشیان در مازندران را باید یکی از بارزترین پیامدهای حکومت سربداران دانست. امرای سربداران در ادارهٔ حکومت با یکدیگر اختلاف بسیار داشتند و بسیاری از آنان با توطئهٔ یاران خود از پای درآمدند. با این همه در مدت کوتاه حکومت آنها، آبادانی بسیار صورت گرفت و خرابیهای حملهٔ حمله مغول به ایران تا حد زیادی جبران شد. امیران سربدار در پی بهتر کردن زندگی روستاییان و طبقهٔ محروم شهر بودند و به نوعی از مساوات در تقسیم عواید و ثروت عمومی اعتقاد داشتند.
گفت امیران را که من روزی جدا امتحان کردم ایاز خویش را
سرداران ایروانی لقب دو برادر به نامهای حسن خان (ساری اصلان) و حسینقلی خان بود که از امیران و سرداران قاجار در زمان فتحعلی شاه قاجار بودند.
اما پس از رسیدن فرستادگان نادر به دهلی و اعلام درخواست بازگرداندن پناهندگان افغان به ایران، محمدشاه با مشورت امیران و وزیرانش رأی به عدم تحویل پناهندگان داد و با فرستادهٔ نادر به تندی برخورد نموده و سرانجام او را به قتل رسانید و به این ترتیب زمینه و بهانه لازم را جهت لشکرکشی نادر به هندوستان فراهم شد. مشاوران او هرگز تصور نمیکردند که سربازان سپاه ایران بتوانند افغانستان را به صورت کامل فتح کرده و قصد حمله به دهلی کنند و از طرفی با وجود لشکریان پرشمار هندی و ذخایر مالی فراوان اطمینان داشتند که نادر به فکر حمله به هند نخواهد بود. اما با وجود همه این گمانه زنیها، نادر با حدود ۱۰۰ هزار سرباز ورزیده به هند حملهور شد و پس از چند نبرد خونین دهلی را اشغال کرد.