امیر مبارزالدین

معنی کلمه امیر مبارزالدین در لغت نامه دهخدا

امیر مبارزالدین. [ اَ می م ُ رِ زُدْ دی ] ( اِخ ) محمدبن امیر شرف الدین مظفربن منصوربن غیاث الدین حاجی خراسانی. مؤسس آل مظفر بود.در سال 718 هَ.ق. از طرف ایلخان بحکومت یزد و کرمان و فارس منصوب شد و از آن پس او و جانشینانش از ضعف حکومت مغولی ایران استفاده کردند و تا 795 در این نواحی حکومت نمودند. امیر مبارزالدین بسیار تندخو و درشتگو بود و در نهی از منکر سختگیری را بمنتهی درجه رسانید. مردم شیراز او را پادشاه محتسب لقب دادند ودر غزلیات حافظ نیز از وی بنام محتسب یاد شده است. ( از حافظ شیرین سخن تألیف محمد معین صص 226 - 233 ). ورجوع به همین کتاب و آل مظفر در همین لغت نامه شود.

معنی کلمه امیر مبارزالدین در فرهنگ فارسی

محمد بن امیر شرف الدین مظفر بن منصور بن غیاث الدین حاجی خراسانی موسس آل مظفر بود .

جملاتی از کاربرد کلمه امیر مبارزالدین

امیر مبارزالدین محمد بن مظفر در صفحات تاریخ به سخت دلی و تعصب در شرع شهرت دارد و اغلب قضاوتها دربارهٔ او زیر سایه همین دو صفت است درحالی که داوری دربارهٔ او از یک سو باید در ظرف زمانی و مکانی خود او صورت گیرد و از سوی دیگر بدون اسارت در یکسونگری و محدودبینی، باید به نقش بسیار عظیم سلاطین آل مظفر و شخص امیر مبارزالدین در تاریخ ایران، خاورمیانه و جهان اسلام توجه کرد که موجب شده وجوه اهمیت این خاندان، فراتر از حکومتی زودگذر در عصر فترت میان چنگیز و تیمور باشد.
در همین قلعه بوده است که فرزندان امیر مبارزالدین پدر خود را محبوس و کور کرده‌اند.
حاکمیت در طول تاریخ ایران همواره حاکمیت مذهبی بوده است. حتی لامذهب‌ترین حکومتها همواره به گونه ای به مذهب و روحانیت باج می‌داده‌اند. تصور بر این است که در برخی از ادوار، حکام تکیه و تأکید بیشتری بر مذهب داشته‌اند. عصر حافظ به‌ویژه دوران حکومت امیر مبارزالدین محمد یکی از نمونه‌های برجسته این ویژگی در تاریخ ایران است. در چنین شرایط تاریخی طنز شاعر، که ناظر بر تناقضهای داخل نظام اجتماعی و سیاسی و ساختار حکومت است، متوجه اهرم قدرت که همان مذهب است می‌شود.
در حقیقت ظهور امیر مبارزالدین، تحقق رؤیای ایرانیان و مسلمانان برای اخراج مغولان بود و عزل او و تجزیه قدرت آل مظفر و تحلیل رفتن قدرتشان در نزاعهای داخلی، بر آب شدن این رؤیا و بازگشت مغولان به ایران بود.