معنی کلمه امور حسبی در دانشنامه آزاد فارسی
اصطلاحی در فقه؛ به اموری گویند که باید انجام شوند و متصدی خاص برای انجام آن وجود ندارد؛ مانند حفظ اموال غایب، مجانین و یتیمانی که ولیّ قهری ندارند؛ یا حفظ موقوفاتی که متولی خاص ندارند، یا عمل به وصایای کسانی که وصی ندارند. تصرف در این امور، مانند اقدام به خرید یا فروش آن ها با رعایت مصالح از امور حسبی به شمار می رود. به اجماع همه فقیهان امامیه، فقیه جامع الشرایط یا نایبی که او تعیین می کند، دارای ولایت تصرف در این امورند. چنانچه فقیه حضور نداشته باشد مؤمنان عادل می توانند در این امور تصرف کنند. به نظر برخی، تصرف مومنان غیرعادل، اما موثق نیز مجاز است. امروز رسیدگی به امور حسبیه مانند نصب قیم، ضمّ امین به ولی قهری و نظایر آن جملگی در محاکم قضایی انجام می شود. امور حسبی معنایی عام نیز دارد که مراد از آن همۀ اموری است که شارع راضی به اهمال آن ها نیست و ترک آن ها موجب اختلال در نظام اجتماعی است، یعنی هم شامل امور یادشده و هم اموری مانند جهاد ابتدایی با کفار، قضاوت، امر به معروف و نهی از منکر می شود. در این که فقیه می تواند از باب تصرف در امور حسبی در همۀ این موارد تصرف کند، اختلاف است.