امسی

امسی

معنی کلمه امسی در لغت نامه دهخدا

امسی. [ اِ ] ( ع ص نسبی ) منسوب به امس برخلاف قیاس. ( آنندراج ). دیروزی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به امس شود.

معنی کلمه امسی در فرهنگ فارسی

منسوب به امس بر خلاف قیاس

معنی کلمه امسی در دانشنامه عمومی

آمسی. آمسی ( به لاتین: Aamse ) یک روستا در استونی با جمعیت ۷ نفر است که در دهستان ریدالا واقع شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه امسی

قائد الاسلام امسی فی قیود من حدید و هو یُهدی لیزید
جیکولاپتروس نوعی کژدم دریایی درنده و از بندپایان آبزی منقرض شده‌است که فسیل های آن ها در رسوبات دوره دوونین ، از مراحل پراگ و امسی است.
و من بمواهبه المعجزات امسی مقلد حیدالوری