امرسن

معنی کلمه امرسن در لغت نامه دهخدا

امرسن. [ اِ م ِ س ُ ] ( اِخ ) رالف والدو... فیلسوف امریکایی در سال 1803م. در بستن متولد شد و در سال 1882م. درگذشت. وی موجد ترانساداندالیسم است.

جملاتی از کاربرد کلمه امرسن

رالف والدو امرسن در روز ۲۵ مه ۱۸۰۳ در شهر بوستن در ایالت ماساچوست زاده شد. پدرش کشیشی از فرقه یونیتاریست‌ها بود و هنگامی که رالف والدو ده‌سال بیشتر نداشت، درگذشت. پس از مرگ پدر، عمه روشنفکر او، «مری مودی امرسن» به تعلیم و تربیت وی همت گماشت. امرسن در سال ۱۸۲۵ از دانشگاه هاروارد فارغ‌التحصیل و در سال ۱۸۲۶ موفق به دریافت مجوز کشیشی برای تبلیغ فرقه یونیتارینها شد. امرسن در سال ۱۸۲۹ به همکاری با کلیسای یونیتاری دعوت شد و در همان سال با «الن لوییزا تاکر» ازدواج نمود. «الن لوییز» دو سال پس از ازدواج درگذشت.
امرسن پس از مرگ همسرش راهی اروپا شد و طی سال‌های ۱۸۳۲ و ۱۸۳۳ با فلاسفه و نویسندگان و شاعران برجسته اروپایی مانند: توماس کارلایل، ویلیام وردزورث و ساموئل تایلر کلریج آشنا شد. امرسن در این سفر، تحقیقاتی پیرامون ایده‌آلیسم آلمانی و فلسفه هندی به‌عمل آورد که در نگارش‌های بعدی او مؤثر بود.
از افراد مشهور این سرزمین چیک کوریا، جیمز راسل لوول، جونز وری، جان گرینلیف ویتیر، ریچارد آرمیتاژ، راب زامبی، اوما تورمن، ادگار آلن پو، جورج هربرت واکر بوش، جان اف کندی، رالف والدو امرسن، ای.ای. کامینگز، امیلی دیکنسون، جان سیناو ان بردستریت را می‌توان نام برد.