امام عصر

معنی کلمه امام عصر در لغت نامه دهخدا

امام عصر. [ اِ م ِ ع َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) امام زمان. امامی که در روزگار خود مردم را هدایت میکند. || ( اِخ ) لقب امام دوازدهم شیعه امامیه اثناعشریه. رجوع به امام زمان و ترکیبات امام شود.

معنی کلمه امام عصر در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:امام مهدی (عج) (سامرا ۲۵۵ق)

جملاتی از کاربرد کلمه امام عصر

كسى كه به خالق و مخلوق متيقّن و معتقد باشد،و با انبياء و اوصياء - صلوات الله عليهم - جميعاً مرتبط و معتقد باشد،و توسّل اعتقادى و عملى به آنها داشته باشد،و مطابق دستور آنها حركت و سكون نمايد،و در عبادات قلب را از غير خدا خالى نمايد،و فارغ القلب نماز را كه همه چيز تابع آن است انجام دهد،و با مشكوكها تابعِ امام عصر - عجّل الله الفرج - باشد، يعنى هر كه را امام مخالف خودمى داند با او مخالف باشد، و هر كه را موافق مى داند با او موافق [و]، لعن نمايد ملعوناو را، و ترحّم نمايد بر مرحوم او ولو على سبيل الاجمالى ،هيچ كمالى را فاقد نخواهد بود و هيچ وزر و وبالى را واجد نخواهد بود.
خدایگان بزرگ آفتاب ملک زمن امام عصر خداوند خسرو ذوالمن
ولی قائم بالسیف، حجت موعود امام عصر ولی الاه خضر طریق
در هدایت او امام عصر بود عالمی بر آستانش چهره سود
تا که آشفته امام عصر را شد مدح‌خوان از بلای فتنه آخر زمان آسوده‌ایم
روزی بود به فیض بگوید امام عصر خوش باش من به عفو گناهت ضمان شدم
احمد حنبل امام عصر بود شرح فضل او برون از حصر بود
که چون ولادت سعد امام عصر رسید مرا چه باک ز اندیشه ثواب و عقاب
خدیو خطه امکان امام عصر زمان شریک قرآن هادی انس و رهبر جان
مختار امام عصر گشتم چون طاعت و دین شدم اختیارم