امام رازی

معنی کلمه امام رازی در لغت نامه دهخدا

امام رازی. [ اِ ] ( اِخ ) الجصاص. از ائمه بزرگ فقه حنفی و در علم فقه و زهد و ورع ، یگانه زمان خود بوده است. در سال 325 هَ. ق. به بغداد آمد و نزد شیخ ابوالحسن کرخی علم فقه را تکمیل کرد، آنگاه به اهواز رفت و پس از وفات شیخ ابوالحسن به بغداد برگشت و بتدریس علوم همت گماشت و رئیس العلمای بغداد شد ودر سال 370 هَ. ق. در سن 65 سالگی وفات یافت. احکام القرآن و مختصر اختلاف الروایات و شرح مختصر کرخی از تألیفات اوست و شرحی بر کتاب ادب القاضی ابوبکر احمدبن عمر الخصاف متوفی به سال 260 هَ. ق. نوشته است. کتاب اختلاف الروایات مذکور از تألیفات ابی جعفر طحاوی است. ( از لغات تاریخیه و جغرافیه ترکی ج 1 ).
امام رازی. [ اِ ] ( اِخ ) محمدبن عمربن حسین بن حسن بن علی طبرستانی ، ملقب به فخرالدین و مکنی به ابوعبداﷲ ازدانشمندان بزرگ شافعی است. رجوع به فخر رازی شود.

معنی کلمه امام رازی در فرهنگ فارسی

محمد بن عمر بن حسین بن حسن بن علی طبرستانی ملقب به فحر الدین و مکنی به ابو عبدالله از دانشمندان بزرگ شافعی است .

جملاتی از کاربرد کلمه امام رازی

وی معروف به ابن الخطیب و ملقب به فخرالدین است و به امام رازی یا امام فخر رازی نیز شهرت دارد. او بر علوم عقلی و علوم نقلی، تاریخ، کلام، فقه، اصول و علوم ادبی عصر خود تسلط کامل داشت. کتاب‌هایش در دوران حیات او بسیار مورد استقبال قرار گرفت و به عنوان کتب درسی از آن‌ها استفاده می‌شد. بسیاری از اندیشمندان، فخر رازی را نخستین کسی می‌دانند که فلسفه و کلام را به هم آمیخته و از این نظر، الگوی بسیاری از متکلمان پس از خود شده است.پدرش ضیاءالدین عمر بن حسین طبرستانی، خود از بزرگان علم و عرفان بود که از آمل به ری مهاجرت کرده بود.
نیک ترین آن وجوه همان است که امام رازی در «التفسیرالکبیر» خویش آورده است با این حاصل که: در شریعت مطهر ما آمده است که اگر کسی کالائی چند را در یک معامله بدیگری فروشد، و سپس پاره ی از آن کالا معیوب درآید، مشتری راست که معامله را همان گونه بپذیرد و یک جا رد کند.