امازن

معنی کلمه امازن در لغت نامه دهخدا

( آمازن ) آمازن. [ زُ] ( اِخ ) نام رودی بزرگ در آمریکای جنوبی ، و آن بزرگترین ِ رودهای جهان است.

معنی کلمه امازن در فرهنگ فارسی

( آمازن ) زنان سکایی که مانند مردان به شکار مردن و جنگ رفتن عادت داشتند آریان مورخ گوید : آتروپات والی ماد وارد شده صد تن آمازن سواره برای اسکندر آورد این زنان به تیر و زوبین مسلح بودند و سپر هایشان مانند ماه مدور بود . گویند پستان راست اینان کوچکتر است و آنرا در حین جنگ مستور نمیدارند . اسکندر این آمازن ها را پس فرستاد زیرا می ترسید که که مقدونیان و خارجیان بناموسشان تجاوز کنند ولی بتوسط آنان بملکه شان پیغام فرستاد که او طفلی از اسکندر بدنیا خواهد آورد .
نام رودی بزرگ در آمریکای جنوبی

جملاتی از کاربرد کلمه امازن

مساءله 2 - همانطور كه نشوز از طرف زن فرض دارد از طرفشوهر نيز تصور مى شود، نشوز مرد باين است كه نسبت بزن تعدى كند و حقوق واجبه اورا ندهد، و هرگاه نشانيهاى نشوز از مرد مشاهده شود مثلا قسمت شبانه او را ندهد و ياخرجى او را نپردازد و نشانه هاى ديگر از اينقبيل مشاهده شود زن از او مطالبه كند اگر داد كه هيچ ، و گرنه او را نصيحت كند، اگرموثر نيفتاد شكايت نزد حاكم ببرد و حاكم او را ملزم مى كند باينكه حقوق ويرا بدهد، امازن حق قهر كردن و زدن شوهر را ندارد، و حاكم همينكه از نشوز مرد و تعدى او باخبر شدبايد او را از هر عملى كه بر او حرام است نهى كند و بهر عمليكه بر هر شوهر واجب استامر نمايد، اگر مفيد واقع شد كه هيچ ، و گرنه او را به مقداريكه مصلحت بداند تعزيزمى كند، و در صورت امتناع مرد از دادن نفقه حاكم مى تواند مخارج زن را نيز تامين كند هرچند از اين راه كه ملك آنمرد را بفروشد البته بشرطيكه از هيچ راه ديگرىقابل تامين نباشد.