ام مسطح

معنی کلمه ام مسطح در لغت نامه دهخدا

ام مسطح. [ اُم ْ م ِ م ِ طَ ] ( اِخ ) قرشی ، دختر ابورهم انیس. دخترخاله ابوبکر خلیفه اول و از زنان صحابی بوده. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 279 و ریحانة الادب ج 6 ص 241 شود.

معنی کلمه ام مسطح در فرهنگ فارسی

قرشی دختر ابورهم انیس دختر خاله ابوبکر خلیفه اول و از زنان صحابی بوده .

جملاتی از کاربرد کلمه ام مسطح

حالى كه ام مسطح هم جهت رفع حاجت با من بيرون آمده بود تا به مناصع برود. و مناصعمحل رفع حاجت بود، كه زنان جز در شبها از اين شب تا شب ديگر بدانجا نمى رفتند و اينقبل از رسم شدن مستراح در خانه ها بود، تا آن روز به رسم عرب قديم براى قضاىحاجت به گودالها مى رفتيم و از اينكه در خانه مستراح بسازيم ناراحت و متاذى بوديم .
پس من و ام مسطح از در خانه بيرون شده لباس خود را بلند كرديم كه بنشينيم ، ام مسطحپايش به جامه اش گير كرد و افتاد، و گفت : هلاك باد مسطح ، من گفتم : اين چه حرفبدى بود كه زدى ، به مردى كه در جنگ بدر شركت كرده بد مى گويى ؟ گفت : اى خانم!مگر نشنيده اى كه چه حرفهايى مى زند؟ گفتم : نه ، مگر چه مى گويد؟ آنگاه شروعكرد داستان اهل افك را نقل كردن كه از شنيدن آن مرضم بدتر شد.