الیهو

معنی کلمه الیهو در لغت نامه دهخدا

الیهو. [ ] ( اِخ ) نام یکی از رؤسای «منسه » که داود پیغمبر را تا صقلغ متابعت کرد. ( از قاموس کتاب مقدس ).
الیهو. [ ] ( اِخ ) ابن برکئیل بوزی. یکی از پیروان و دوستان ایوب پیغمبر ومصدق سخنان وی بود. رجوع به قاموس کتاب مقدس شود.

معنی کلمه الیهو در دانشنامه آزاد فارسی

اَلیهو (Elihu)
(در عبری به معنی «خدای من اوست») نام چند شخصیت در عهد عتیق: ۱. الیهو بن بَرَکئیل بوزیاز ملامت گران ایوبهنگامی که زبان به شکوه از غدر روزگار گشود؛ ۲. الیهو از برادران داودکه رئیس سبط یهودابود؛ ۳. الیهو بن توحوکه سموئیلپیامبر نسب به او می برد.

جملاتی از کاربرد کلمه الیهو

ایده «جریان ارتباط دو گامی» در کتاب انتخاب مردم به نوشته پائول لازارسفلد، برنارد برلسون و هازل گاودت که در سال ۱۹۴۰ میلادی مطالعاتی بر روی روند تصمیم‌گیری رای‌دهندگان انجام دادند، پدیدار شد. این ایده در ادامه در دو کتاب «تأثیر شخصی» نوشته لازارسفلد و الیهو کتز در سال ۱۹۹۵ میلادی و «تأثیر ارتباطات گسترده» نوشته جوزف کلاپر در سال ۱۹۶۰ میلادی توسعه پیدا کرد.