الکذب

معنی کلمه الکذب در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
کذب (۲۸۲ بار)
(بر وزن وزر، و کتف) دروغ گفتن. صحاح و قاموس و اقرب و غیره هر دو وزن را مصدر گفته‏اند ولی استعمال قرآن نشان می‏دهد که کِذْب (بر وزن وزر) مصدر است مثل . و کَذِب (بر وزن کتف) اسم مصدر است به معنی دروغ مثل . چون کذب مفعول یفترون است لذا اسم است نه مصدر یعنی بر خدا دروغ می‏بندند. و اگر تنزل کنیم باید بگوئیم: کَذَب (بر وزن کتف) با آنکه مصدر است در قرآن پیوسته به معنی مفعول (مَکذُوبٌ فیهِ) آمده علی هذا معنی آیه فوق چنین است که بر خدا شی‏ء مکذوب فیه نسبت می‏دهند . یعنی بر پیراهن یوسف خون دروغ و مکذوب فیه آوردند (خون دیگری بود به دروغ گفتند: خون یوسف است). کذب (بر وزن وزر)یکبار و کذب (بر وزن کتف)سی و دو بار در قرآن مجید آمده است . * . «کذب» را در آیه با تشدید و تخفیف هر دو خوانده‏اند در قرآنها با تخفیف است فاعل «رَأی» ظاهراً حضرت رسول «صلی اللَّه علیه و آله» است نه فؤاد اگر با تشدید بخوانیم معنی چنین می‏شود: قلب آن حضرت آنچه را که با چشم دید تکذیب نکرد و اگر با تخفیف بخوانیم شاید آن به معنی خطا باشد مثل «ما فی سَمْعِهِ کِذْبٌ» یعنی در شنیدنش خطا نیست در اینصورت معنی آیه چنین است: قلب خطا نکرد در آنچه دید، در تفسیر جلالین کذب را انکار معنی کرده است. *** تکذیب: آن است که دیگری را به دروغ نسبت دهی و بگوئی: دروغ می‏گوئی چنانکه در صحاح گفته یا به معنی نسبت کذب و انکار است، ظاهراً آن در انسان به معنی اول است مثل . و در غیر انسان به معنی نسبت دروغ، نحو . قوم تو قرآن را به دروغ نسبت دادند حال آنکه آن حق است. کاذب: دروغگو. . کذاب: مبالغه است، یعنی بسیار دروغگو. . کاذبة: مصدر است مثل عاقبة، عافیة، باقیة . آنگاه که قیامت تحقق یابد و در وقوع آن دروغی نیست. در صحاح گفته آن اسم است (اسم فاعل) به جای مصدر آید. در آیه . نسبت کذب به ناصیه داده شده و آن اسم فاعل و یا مصدر به معنی فاعل است. کِذّاب: (به کسر قاف) مصدر باب تفعیل است که مصدر آن بر وزن تفعیل، فعال، تفعله و مفعّل مثل «مَزَّقْناهُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ» آید . آیات ما را به سختی تکذیب کردند. دقت‏ . منافقان که گفتند: «اِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ» این سخن حق و راست است چرا خداوند فرموده: آنها دروغگویند؟ مراد از دروغ عدم اعتقاد آنهاست نه مقالشان، آنها که می‏گفتند: گواهی می‏دهیم تو رسول خدائی چنین وانمود می‏کردند که عقیده و باطنشان نیز چنین است خدا فرمود در این ادعا دروغگویند. به عبارت دیگر چنانکه المیزان گفته: کذب مخبری است نه خبری. و به قول مجمع: هر که چیز راستی را بگوید ولی در دل به آن عقیده نداشته باشد دروغگو است. نظام به استناد این آیه می‏گوید صدق خبر مطابقت آن است با اعتقاد متکلم و کذب آن عدم مطابقت با اعتقاد او و اگر بگوید: آسمان زیر پای من است و معتقد باشد این خبر راست است و در صورت عدم اعتقاد اگر بگوید: آسمان بالای من است آن دروغ است. ولی محققان قول او را رد کرده‏اند.

جملاتی از کاربرد کلمه الکذب

«وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ» فی هذه الآیة تسلیة محمّد (ص) من تکذیب اهل مکّة ایّاه، ای لست باوّل من نسب الی الکذب من الانبیاء بل کذّب کلّ قوم نبیّهم قبل قومک.
مَرْفُوعَةٍ یعنی: فی القدر و الرّتبة و تعظیم المنزلة و المحلّ «مُطَهَّرَةٍ» لا یمسّها الّا طاهر و قیل: «مُطَهَّرَةٍ» عن ان ینالها ایدی الکفّار. و قیل: «مُطَهَّرَةٍ» لا یکون فیها ما لیس من کلام اللَّه، مطهّرة من التّناقض و الکذب و آفات الکلام.
و فی روایة: «بئس مطیّة الکذب زعموا»