(فـاليـوم تـجـزون عـذاب الهون بما كنتم تستكبرون فى الارض بغير الحق و بما كنتمتـفـسـقـون ) - ايـن آيـه تـفـريـع و نـتـيـجـه گـيـرى از آيـهقبل است كه مى فرمود: طيبات خود را در دنيا از بين برديد. و منظور از (عذاب هون ) آنعذابى است كه تواءم با خوارى و ذلت است .
و من اءظلم ممن افترى على الله كذبا اءو قال اءوحى إ لى و لم يوح إ ليه شى ء و منقال سأ نزل مثل ما اءنزل الله و لو ترى إ ذ الظلمون فى غمرت الموت و الملئكة باسطوااءيديهم اءخرجوا اءنفسكم اليوم تجزون عذاب الهون بما كنتم تقولون على الله غير الحقو كنتم عن ءايته تستكبرون(93)
آنگاه همين كلمه را در روح انسانى استعمال كردند چون آنچه مايه تشخص شخصى انسانىاست علم و حيات و قدرت است كه آن هم قائم به روح آدمى است و اين معنا در آيه شريفه(اخرجوا انفس كم اليوم تجزون عذاب الهون ) و اين دو معنا يعنى معناى دوم و سوم درغير انسان يعنى نباتات و حيوانات بكار نرفته مگر از نظر اصطلاح علمى مثلا به يكگياه يا يك حيوان نفس گفته نمى شود و نيز به مبداء مدبر جسم او كه جان او است نيزنفس گفته نمى شود، بلكه گاهى هم كه به خون نفس مى گويند آن نيز براى اين استكه جان جانداران بستگى به آن دارد و از همين باب مى گويند فلان حيوان نفس سائله(خون جهنده ) دارد و آن ديگرى ندارد.
(فـاخـذتـهـم الرجـفـه ) و در حـم سـجـده صـاعقه دانسته فرموده : (فاخذتهم صاعقهالعذاب الهون ).
و از ظاهر سياق آيه به دست مى آيد آن كارى كه ملائكه بر سر ستمگران درمى آورندهمان چيزى است كه جمله (اخرجوا انفسكم اليوم تجزون عذاب الهون ) آنرا بيان و حكايتمى كند، چون اين جمله حكايت قول ملائكه است نهقول خداى سبحان ، و تقدير آن اين است كه : (ملائكه به آنان مى گويند جانتان رابيرون كنيد...) و اين كلام را در هنگام گرفتن جان آنان مى گويند، و بطورى سختجانشان را مى گيرند كه در دادن جان عذاب دردناكى را مى چشند. اين عذاب جان دادن ايشاناست ، هنوز عذاب قيامتشان در پى است ، همچنانكه فرموده : (و من ورائهم برزخ الى يوميبعثون ).
البته در اين ميان روايت ديگرى هم هست كه سببنزول آيه را چيز ديگرى مى داند، و آن روايتى است كه عبد بن حميد از عكرمهنقل كرده كه گفت : بعد از آنكه سوره (و المرسلات عرفا فالعاصفات عصفا)نازل گرديد نضر كه مردى از بنى عبدالدار بود درمقابل آيات اين سوره گفت : (و الطاحنات طحنا فالعاجنات عجنا) و از اينقبيل ترهات زياد به هم بافت ، خداى تعالى در بارهاش اين آيه را فرستاد: (و من اظلمممن افترى على الله كذبا او قال اوحى الى و لم يوح اليه شى ء...) و در تفسيرعياشى از سلام از ابى جعفر (عليهالسلام ) روايت شده كه درذيل آيه (اليوم تجزون عذاب الهون ) فرمود: مراد از آن عطش روز قيامت است .
در برابر آيات او سر تسليم فرود نياورديد (اليوم تجزون عذاب الهون بما كنتمتقولون على الله غير الحق و كنتم عن آياته تستكبرون ).
در آيات مورد بحث عذابى را كه قوم صالح با آن به هلاك ت رسيده اند، (رجفه )خوانده و در آيه (67) سوره هود آن را (صيحه ) و در آيه (فاخذتهم صاعقهالعذاب الهون ) آن را (صاعقه ) ناميده است . و اين بدان علت است كه نوعا صاعقه هاى آسمانى بدون صيحه و صداى هولناك و نيز بدون رجفه و زلزله نيست ، چون معمولا اين گونه صاعقه ها باعث اهتزاز جو مى شود، و اهتزاز جوى نيز وقتى به زمين مى رسدباعث لرزيدن زمين شده ، ايجاد زلزله مى كند. ممكن هم هست گفته شود وجه تسميه(صاعقه ) به (رجفه ) اين است كه صاعقه باعث تكان خوردن دلها و لرزيدن اندام آدمى است .
و مـراد از (عـمـى )، گـمـراهـى است ، كه به استعاره آن را كورى ناميده . و در اينكه درمـقـابـل كـورى هـدايت را قرار داده ، اشاره اى است كه هدايت خود براى انسان بينايى است ،هـمـچـنـان كـه ضلالت كورى است . و كلمه (هون ) مصدر و به معناى ذلت است ، و اگرعذاب را با اين كلمه وصف كرد، با اينكه بايد مى فرمود: (عذاب المهين عذاب خوار كننده)، براى اين است كه مبالغه در خوارى را افاده كند. ممكن هم هست كلمه (ذى ) در تقديرگـرفـتـه ، بـگـوييم تقدير آيه (فاخذتهم صاعقة العذاب ذى الهون پس صاعقه عذابداراى مذلت ايشان را بگرفت ) مى باشد.
و در تفسير قمى در ذيل آيه (و يوم يعرض الذين كفروا... و استمتعتم بها) آمده كه امام(عليه السلام ) فرموده : يعنى در دنيا خورديد و نوشيديد و سوارى كرديد، و اين آيه دربـاره بـنـى فـلان نـازل شـد. و در بـاره جمله (فاليوم تجزون عذاب الهون ) فرمود:مقصود از آن عطش است .