النسل

معنی کلمه النسل در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
نسل (۴ بار)
انفصال از شی‏ء. «نَسَلَ الْوَبَرُعَنِ الْبَعیرِ وَالْقَمیصُ عَنِ الاِنْسانِ» کرک از شتر و پیراهن از انسان منفصل شد، فرزند را از آن نسل گویند که از انسان منفصل می‏شود(راغب) طبرسی نسول را در اصل به معنی خروج گفته، مردم نسل آدم اند که از پشت او خارج شده‏اند. . . مراد از نسل ظاهرا انسان است یعنی چون ولایت امر را بدست گیرد برای افساد در زمین تلاش می‏کند که کشت وانسان را هلاک و فنا گرداند. در تفسیر عیاشی از امام ابوالحسن «علیه السلام» نقل شده «اَلنَّسْلُ هُمُ الذُریة وِ الْحَرثُ الزَّرعُ». * . گویند: «نَسَلَ الْماشِیُ فی مَشْیِهِ: اَسْرَعَ» یعنی راه رو در راه رفتن سرعت کرد «یَنْسِلُونَ» را در آیه بسرعت خارج شدن گفته‏اند یعنی چون در صور دمیده شد ناگاه آنها بسرعت از قبرها بسوی پروردگارشان خارج می‏شوند نظیر . لفظ سراعاً نشان می‏دهد که در «یَنْسِلوُنَ» سرعت ملحوظ است. ایضاً .

جملاتی از کاربرد کلمه النسل

سپس مى افزايد: (نشانه دشمنى باطنى او اين است كه وقتى روى بر مى گرداند و ازنزد تو خارج مى شود، كوشش مى كند كه در زمين فساد به راه بيندازد، و زراعت وچهارپايان را نابود كند (با اينكه مى داند) خدا فساد را دوست ندارد) (و اذا تولى سعىفى الارض ليفسد فيها و يهلك الحرث و النسل و الله لا يحب الفساد).
و گاهى همرديف با هلاك كردن حرث و نسل (انسانها و زراعتها) و اذا تولى سعى فىالارض ليفسد فيها و يهلك الحرث و النسل (بقره - 205).