[ویکی الکتاب] معنی مُّسَوَّمَةً: نشاندار- چهار پایی که آزادانه در مراتع می چرد ونیازی به اینکه برای علوفه بریزند، ندارد(کلمه مسومه که از ماده(س،و،م) گرفته شده ، به معنای چریدن حیوان است ، گفته میشود : سامت الأبل یعنی شتر براه افتاده تا برود و در صحرا بچرد ، و این گونه حیوانات را که ... ریشه کلمه: رعی (۱۰ بار)
جملاتی از کاربرد کلمه المرعى
و در تفسير قمى در ذيل آيه شريفه (والذى اخرج المرعى ) آمده كه منظور از مرعىنبات است ، و منظور از جمله (غثاء احوى ) اين است كه همان نيات بعد از رسيدن به حدبلوغش خشك و سياه مى شود.
و اين توجه تكوينى از آنجا كه مستند به خداى تعالى است ، نامش را هدايت عام الهى مىگذاريم ، و - همان طور كه متذكر شديم - اين هدايت تكوينى در هدايت هيچ نوعى ازمسير تكوينى آن خطا نمى رود، بلكه با استكمال تدريجى و به كار بستن قوا و ادواتى ، كه مجهز به آنها است ، براى آسانىمسير، آن را به غايت نهايى سوق مى دهد. همچنان كه فرموده : (ربنا الذى اعطىكل شى ء خلقه ثم هدى ) و نيز فرموده : (الذى خلق فسوى و الذى قدر فهدى ، والذى اخرج المرعى فجعله غثاء احوى ).
كلمه (خيل ) به معناى اسبان است ، و كلمه (مسومه ) كه از ماده (سين )، و(واو)، (ميم ) گرفته شده ، به معناى چريدن حيوان است ، گفته مى شود: (سامتالابل ) يعنى شتر براه افتاده تا برود و در صحرا بچرد، و اين گونه حيوانات را كهعلف از خانه نمى خواهند (سائمه ) مى گويند، ممكن هم هست بگوئيم از باب (سمتالابل فى المرعى ) باشد، يعنى شتر را در چراگاه داغ زد، و نشانه كرد.