المجسطی
معنی کلمه المجسطی در فرهنگ فارسی
معنی کلمه المجسطی در دانشنامه عمومی
نام اصلی این کتاب به یونانی Μαθηματικὴ Σύνταξις ( ماتماتیکه سینتاکسیس ) به معنی «تألیف ریاضی» است؛ و بعدها آن را از روی ارزش و بازتاب فراوانش هه مگاله سینتاکسیس به معنی «رساله بزرگ» خواندند. نام عربی آن از صفت عالی کلمه «مگاله» در یونانی که «مگیسته»، برابر با بزرگ ترین، باشد گرفته شده و در عربی آن را المجسطی می نویسند. در فارسی نیز بیشتر به «المجسطی» و گاه به «مجسطی» شناخته شده است. نام المجسطی برگرفته از واژه فارسی میانه مگستیگ ( به پهلوی: 𐭬𐭢𐭮𐭲𐭩𐭪, magestīg ) بوده که خود برگرفته از یونانی کهن «مِگیستِی» ( به یونانی: μεγίστη، megístē ) برابر با «مهست و بزرگ ترین» است. واژه یادشده فارسی میانه در نوشته «نامه های منوچهر» به همراه نام زیگ هندی و زیگ شهریار آمده است.
المجسطی نزد منجمان اسلامی اهمیت بسیار داشت و چند بار ترجمه و تفسیر شد. نخستین کسی که به ترجمه و تفسیر آن توجه کرد و جمعی را در بیت الحکمة به این کار برگمارد یحیی برمکی بود. ثابت بن قرة هم یکی از ترجمه های قدیم این کتاب را اصلاح کرد. اسحاق بن حنین نیز یکی از ناقلان این کتاب است و نقل او را هم ثابت اصلاح کرد.
جملاتی از کاربرد کلمه المجسطی
۷-شکوک المجسطی (شبهات در کتاب المجست)
دانشمندان مسلمان هندسه را پرورش و گسترش دادند و چندین اثر بزرگ یونانی همچون اقلیدس و المجسطی بطلمیوس را به اروپای قرون وسطی معرفی کردند و بخشی از یک اثر ریاضی درجه اول یعنی کتابهای آپولونیوس را برای اروپای دوران رنسانس محفوظ نگاه داشتند. افزون بر این، علم مثلثات جدید به دست آنان پایهگذاری شد.
از جمله نتایج تأثیر یونان و اسلام در این دوره از تاریخ اروپا جایگزین شدن عدد نویسی رومی با اعداد ده دهی (اعشاری) نظام ارزش مکانی و همچنین به وجود آمدن مبحث جبر بود که ریاضیات باز هم پیشرفتهتری را به ارمغان آورد. با ترجمه المجسطی بطلمیوس از یونانی به لاتین در اواخر سده ۱۲ اخترشناسی نیز پیشرفت یافت. علم طب نیز مورد مطالعه قرار گرفت مخصوصاً در جنوب ایتالیا که طب اسلامی بر مدرسه سالرنو تأثیر گذارد.
در ۸۲۹ میلادی ترجمه جدیدی از المجسطی بطلمیوس ارایه داد.
در سدهٔ سوم پیش از میلاد ریاضیدان یونانی، ارشمیدس پایههای دانش ایستاشناسی سیالات و استاتیک را بنا میکند و قانون اهرم را توضیح میدهد. وی در سال ۲۵۰ پیش از میلاد بر روی اجسام شناور کار میکند و در نهایت به قانونی با نام قانون ارشمیدس دربارهٔ شناوری دست مییابد. کلاودیوس بطلمیوس ستارهشناس نامدار، نوشتهای مفهومی در زمینهٔ اخترشناسی به نام المجسطی فراهم میکند، نوشتهای که بعدها پایهٔ بسیاری از زمینههای دانش شد.
بطلمیوس در حدود سال ۱۵۰ میلادی کتاب پر نفوذی به نام سونتارکنس ماتماتیکا یا مجموعهٔ ریاضی نوشت. هر چند این رساله بر نوشتههای هیپارخوس مبتنی است، اما بهخاطر فشردگی و زیبایی چشمگیرش مورد توجه قرار گرفت. شارحان بعدی برای متمایز ساختن آن از آثار کماهمیتتر صفت مجیسته یا مجسطی به معنی بزرگترین را به آن منسوب کردند. مترجمان عربزبان حرف تعریف ال را پیشوند کردند و آن را المجسطی نامیدند.
از اوایل سده دوازدهم میلادی، آثار یونانی و اسلامی به اروپای غربی انتقال یافت و این سده در تاریخ ریاضیات، به سده مترجمین بدل شد. اصول اقلیدس، المجسطی بطلمیوس و جبر خوارزمی به لاتین ترجمه شدند و دستگاه شمار هندی-عربی در اروپای غربی رواج یافت.
بطلمیوس (ح. ۱۰۰ — ۱۶۸ میلادی) با ترکیب آرای ستارهشناسان پیشین در المجسطی، نظام زمینمرکزیاش را بهگونهای تعریف میکند که تمام ساختار هستی بر اساس شکل دایره توجیه شود.
معدودی از متفکران یونانی، مخصوصاً آریستارخوس (۲۵۰–۳۲۰ قبل از میلاد) اندیشه زمین مرکزی بودن دنیا را به زیر سؤال بردند. آریستارخوس به کمک هندسه از روی اندازه سایه زمین، ماه و خورشید در خلال خسوف و کسوف، اندازه نسبی آنها را محاسبه کرد. اعداد و ارقامش کاملاً نادرست بودند، ولی از آنجا که دریافت خورشید از زمین بسیار بزرگتر است، اظهار داشت که طبیعتاً خورشید باید در مرکز جهان باشد. اکثر یونانیان این ایده را نپذیرفتند و اندیشههای آریستارخوس رد شدند. در عوض، المجسطی بطلمیوس تا ۱۵۰۰ سال بعد بر علم ستارهشناسی سیطره داشت.