الماس دندان. [ اَ دَ ] ( ص مرکب ) آنکه دندانش چون الماس درخشان و سفید باشد : چو من زنگی آنگه که خندان بود سیه شیری الماس دندان بود.نظامی.- الماس دندان شدن ؛ کنایه از کمال الحاح و فروتنی کردن. ( غیاث اللغات ).
معنی کلمه الماس دندان در فرهنگ فارسی
آنکه دندانش چون الماس درخشان و سفید باشد .
جملاتی از کاربرد کلمه الماس دندان
ز دریا برآمد به کشتی نهنگ ز کین همچو الماس دندان و چنگ
چو من زنگی آنگه که خندان بود سیه شیری الماس دندان بود
چو الماس دندان آن دیو زشت تو گفتی ز الماس دارد سرشت