اين آيه شريفه در مقام بيان جمله : (و اللّه عنده حسن الماب ) است و به جاى شهواتىكه در آيه قبل شمرد، در اينجا يك چيز را مقابل آنها قرار داده ، و آن كلمه (خير) است ، واين بدان جهت است كه نعمت هاى آخرتى همه خوبى ها را دارد، هم باقى است و هم اينكهزيبائى و لذتش حقيقى است ، هم بطلان در آن راه ندارد، امورى است هم جنس شهوات دنيا(اگر در دنيا همسرانند در آخرت هم حوران بهشتى هستند، و اگر در دنيااموال و اولاد و خوردنى ها هست آنجا هم غلمان و باغها و اقسام ميوه ها هست (مترجم )).
ولى اينها سرمايه هاى زندگى دنيا است ، (و هرگز نبايد هدف اصلى انسان راتشكيل دهد) و سرانجام نيك (و زندگى جاويدان ) نزد خدا است (ذلك متاع الحيوة الدنيا والله عنده حسن الماب ).
در حقيقت جمله (الحيوة الدنيا) (زندگى پايين ) اشاره به سير تكاملى حيات و زندگىاست كه زندگى اين جهان نخستين مرحله آن محسوب مى گردد لذا در پايان آيه اشارهاىاجمالى به آن زندگى عالى تر كه در انتظار بشر مى باشد كرده و مى فرمايد: (والله عنده حسن الماب )، يعنى سرانجام نيك در نزد خداوند است .
يعنى اين شهواتى كه شمرديم امورى است كه در زندگى دنيا (يعنى نزديكترين زندگىبراى انسان نسبت به جهان آخرت ) وسيله اقامه حيات است ، و زندگى دنيا (نزديكتر) وهمچنين متاع و وسيله اقامه آن امرى است فانى ، و از بين رفتنى ، نه خود دنيا مى ماند، ونه متاع آن ، نه آن عاقبتى باقى و صالح دارد و نه اين ، آن زندگى كه بقا دارد وشايسته است كه آن را زندگى بناميم ، زندگى آخرت است كه نزد خدا است ، ((و اللّهعنده حسن الماب )).