القرى

معنی کلمه القرى در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
قری (۵۷ بار)
«قُری» جمع «قَرْیه» به معنای هرگونه آبادی و شهر است، اعم از شهرهای بزرگ و کوچک یا روستاها، و شواهد زیادی نیز در قرآن بر این معنا وجود دارد.
«امّ القری» که یکی از نام های «مکّه» است از دو واژه ترکیب یافته «اُمّ» که در اصل به معنای «اساس و ابتداء و آغاز» هر چیزی است، و مادر را هم به همین جهت «امّ» می گویند که اساس و اصل فرزندان است.
«قَرْیَه» در اصل از مادّه «قَرْی» (بر وزن نهی) به معنای «جمع شدن» آمده، و چون قریه مرکز اجتماع افراد بشر است، این نام بر آن اطلاق شده است.
از اینجا روشن می شود که: «قریه» تنها به معنای «روستا» نیست، بلکه هر گونه آبادی و مرکز اجتماع انسان ها اعم از روستا و شهر را شامل می شود، و در بسیاری از آیات قرآن نیز این کلمه به «شهر» یا «هر گونه آبادی» اعم از شهر و روستا اطلاق شده است، در مقابل «بدو» که به بیابان اطلاق می شود.
بر این اساس «قریه» در اصل، نام برای محلی است که مردم در آن جمع می شوند، و گاهی به خود انسانها نیز «قریه» گفته می شود، بنابراین مفهوم گسترده ای دارد که هم شهرها را شامل می گردد و هم روستاها را، هر چند در زبان فارسی معمولی، تنها به روستا اطلاق می شود، ولی در لغت عرب و در قرآن مجید، کراراً به شهرهای مهم و عمده مانند «مصر» و «مکّه» و امثال آن، اطلاق شده است.

جملاتی از کاربرد کلمه القرى

و در صحيح مسلم از مسلم القرى روايت آورده كه گفت : من از ابن عباس مساءله متعه راپرسيدم ، گفت هيچ اشكالى ندارد، و عبداللّه زبير از آن نهى مى كرد، ابن عباس براىتاءييد فتواى خود مى گفت اين مادر عبداللّه بن زبير زنده است ، و دارد شهادت مى دهد براينكه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) متعه را اجازه داد، برويد از او بپرسيد، مسلمالقرى مى گويد: ما به خانه او _ يعنى مادر عبداللّه زبير و دختر ابى بكر _رفتيم ، و زنى تنومند و نابينا ديديم ، در جواب ما گفت :رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) عمل متعه را تجويز كرد.
و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا نوحى اليهم من اهل القرى افلم يسيروا فى الا رض فينظرواكيف كان عقبة الذين من قبلهم و لدار الاخرة خير للذين اتقوا افلا تعقلون(109)
مؤ لف قدس سره : شاهد اين حال و وضعى كه حكايت شده گواهى مى دهد بر اينكه سؤال مسلم القرى از متعه زنان بوده ، نه متعه حج ، روايات ديگر نيز اين روايت را همينطورتفسير كرده اند.
و در اينكه بعد از آيه قبلى اين آيه را ذكر كرد، كه سنت الهى را در هلاك ساختن قرىبيان مى كند، خود تهديدى است به اهل مكه كه مشرك بودند، و اشاره است به اينكه اگرآنان نيز بر كفر خود پافشارى كنند، در معرضنزول عذاب قرار خواهند گرفت ، براى اينكه خداى تعالى براى ام القرى كه همان مكهاست رسولى فرستاد، تا آيات وى را بر مردم آنجا بخواند، ولى آن مردم هنوز ظالمند ورسول خود را تكذيب مى كنند.
او أ من أ هل القرى أ ن يأ تيهم بأ سنا ضحى و هم يلعبون (98)
در پاسخ مى گوئيم : اين يك اشكال فلسفى است كه منافاتى با بحث تفسيرى ما كهمربوط است به آنچه از كلام خدا استفاده مى شود ندارد، و ما به زودى ايناشكال را در بحث فلسفى جداگانه اى در تفسير آيه : (و لو اناهل القرى آمنوا و اتقوا لفتحنا عليهم بركات من السماء) بطورمفصل متعرض مى شويم ان شاء اللّه .
درباره مفهوم (امى ) كه از ماده (ام ) بمعنى مادر يا (امت ) به معنى جمعيت گرفتهشده است در ميان مفسران گفتگو است ، جمعى آنرا به معنى درس نخوانده مى دانند، يعنىبه همان حالتى كه از مادر متولد شده باقى مانده و مكتب استادى را نديده است ، و بعضىآن را به معنى كسى كه از ميان امت و توده مردم برخاسته ، نه از ميان اشراف ، و مترفين وجباران ، و بعضى به مناسبت اينكه مكه را (ام القرى ) مى گويند اين كلمه را مرادف(مكى ) دانسته اند.
(فـاصـبـحـوا لا يـرى الا مـسـاكـنـهـم ) - ايـن جـمـله نـتـيـجـهنزول عذاب را بيان مى كند. و جمله (كذلك نجزى القوم المجرمين ) ضابطه اى كلى درمـجـازات مـجـرمـيـن بـه دسـت مـى دهـد، و كـلى ايـن ضـابـطـه را بـه يـك فـرد كـه آيـهمـشـتـمـل بر آن بود تشبيه مى كند؛ البته اين تشبيه تنها از نظر شدت مجازات است ، مىخـواهـد بـفـرمـايـد سنت ما در جزاء دادن به مجرمين ، به آن گونه كه در اين داستان ديديدشـديـد اسـت . پس جمله مورد بحث نظير آيه (و كذلك اخذ ربك اذا اخذ القرى و هى ظالمهان اخذه اليم شديد) است .
اوامناهل القرى ان ياتيهم باسنا ضحى و هم يلعبون (98)
2 - پيامبرى كه درس نخوانده و از ميان توده جمعيت برخاسته ، از سرزمين مكه ام القرى ،كانون اصلى توحيد طلوع كرده است (الامى ).