(و لا تـنابزوا بالالقاب بئس الاسم الفسوق بعد الايمان ) - كلمه (نبز) - بهفـتـح حـرف اول و دوم - به معناى لقب است ، و - به طورى كه گفته اند - اختصاصدارد بـه لقـب هـاى زشـت . پـس (تـنـابـز) كـه بـابتـفـاعـل و طـرفـيـنـى اسـت بـه مـعـنـاى ايـن اسـت كـه مـسـلمـانـان بـه يكديگر لقب زشت ازقبيل فاسق ، سفيه و امثال آن بدهند.
و مـراد از كـلمه (اسم ) در جمله (بئس الاسم الفسوق ) ذكر است ، و از اين باب استكـه در فـارسـى هـم مـى گـويـيـم اسـم فـلانى به سخاوت در رفته ، يعنى ذكرش سرزبانها است . و بنابراين معناى (بئس الاسم )، (بئس الذكر) است ، يعنى بد ذكرىاسـت ذكـر مردمى كه ايمان آورده اند به فسوق ، و اينكه آنان را به بدى ياد كنى ، چونمـؤ مـن بـدان جـهت كه مؤ من است سزاوارتر است كه همواره به خير ياد شود، و به او طعنهزده نـشـود، و بـايـد چـيـزى كـه اگر بشنود ناراحت مى شود در باره اش گفته نشود، مثلانگويند پدرش چنين ، و يا مادرش چنان بوده .
و مفاد اين آيه مفاد آيه (و لكن الله حبب اليكم الايمان و زينه فى قلوبكم و كره اليكمالكفر و الفسوق و العصيان ) است كه مى فرمايد: خداوند از راه تشويق و ذكر ثواب ومدح نيكوكاران ، ايمان و كار نيك را در نظر نيكوكاران شيرين و محبوب كرد، و از راه بيانعقاب كفر و گناه و مذمت كفار و گنهكاران ، كفر و گناه را از نظرهايشان انداخت .
(و كره اليكم الكفر و الفسوق و العصيان ) - اين جمله عطف است بر جمله (حبب )، ومـعـنـاى مـكـروه كردن كفر و فسوق و عصيان اين است كه دلهاى شما را طورى كرده كه خودبـه خـود از كـفـر و تـوابـع آن تنفر دارد. و فرق بين فسوق و عصيان - به طورى كهگـفـتـه انـد - ايـن اسـت كه فسوق عبارتست از خروج از طاعت به سوى معصيت ، و عصيانعـبـارتـسـت از خـود مـعـصـيـت . به عبارت ديگر عصيان عبارتست از همه گناهان . بعضى همگـفـتـه اند: مراد از فسوق دروغ است ، به قرينه آيه قبلى كه از خبر دروغين فساق سخنمى گفت ، و عصيان عبارتست از بقيه گناهان .