الغو

الغو

معنی کلمه الغو در لغت نامه دهخدا

( آلغو ) آلغو. ( اِخ ) نام محلی کنار راه تبریز و مراغه میان شورکول و روشت در 113500گزی تبریز.
الغو. [ ] ( اِخ ) ششمین از امرای الوس جغتای در ماوراءالنهر. وی به سال 659 هَ. ق. / 1261 م. بحکومت رسید. ( از طبقات سلاطین اسلام ص 215 ). در تاریخ گزیده چ لندن ص 577 بصورت الغورخان بن بایدوبن جغتای خان آمده و در حبیب السیر ( چ خیام ج 3 ص 63 ) «الغوخان » ضبط شده است. رجوع به اولوس جغتای و حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 63 و 71 و 81 و 82 و 87 و تاریخ غازانی ص 112 و 123 و تاریخ مغول ص 280 شود.

معنی کلمه الغو در فرهنگ فارسی

( آلغو ) نام محلی کنار راه تبریز مراغه

معنی کلمه الغو در دانشنامه عمومی

الغو ( انگلیسی: Alghu; ۱ ژانویهٔ ۱۲۵۰ – ۱۲۶۵ ) یک خان خانات جغتای ( ۱۲۶۰–۱۲۶۵/۶ ) بود. او پسر بایدارخان و نوه جغتای خان بود. دین او اسلام بود.
پسر دوم او چوبی ( مغول ) بود.

جملاتی از کاربرد کلمه الغو

پسر او الغو پیرو تنگری‌باوری بود و یک خان و فرمانروا در خانات جغتای بود.
در این زمان، شورش در چین، قوبلای را از جنگ داخلی منحرف کرد و او به جای تعقیب بیشتر اریق بوقا، به سمت کایپینگ رفت. پس از آن که تهدید حمله قوبلایی از بین رفت، اریق بوقا به جنگ با الغو رفت. الغو فرمانده اریق بوقا، خارا بوخا، را در نزدیکی رودخانه ایلی در سین کیانگ شکست داد، اما مقر فرماندهی خود را در المالیخ از دست داد. او به شهرهای واحه حوضه تاریم عقب‌نشینی کرد.
قوبلای خان همچنین هولاکو را با ۳۰۰۰۰ سرباز مغول تقویت کرد تا بحران‌های سیاسی در خانات‌های غربی را تثبیت کند. به محض مرگ هولاکو در ۸ فوریه ۱۲۶۵، برکه برای عبور از نزدیک تفلیس به راه افتاد، اما او در راه درگذشت. در عرض چند ماه پس از مرگ او، الغو خان خانات جغتای نیز درگذشت. با این وجود، این خلاء ناگهانی قدرت، کنترل قوبلای را بر خانات‌های غربی تا حدودی کاهش داد.