الطامه

معنی کلمه الطامه در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
طمم (۱ بار)
«طامَّة» از مادّه «طمّ» (بر وزن فنّ) در اصل، به معنای پر کردن است و به هر چیزی که در حدّ اعلی قرار گیرد «طامّه» می گویند، و لذا به حوادث سخت و مصائب بزرگ که مملوّ از مشکلات است نیز «طامّه» اطلاق می شود، و در اینجا اشاره به قیامت است که مملوّ از حوادث هولناک می باشد و توصیف آن به «کُبری» تأکید بیشتری درباره اهمیت و عظمت این حادثه بی نظیر است.
. طامّة از نامهای قیامت است. و اصل آن غلبه و تجاوز است در مثل آمده: «جوی الوادی فطمّ علی القری» سیل جاری شد و قریه‏ها را زیر آب گرفت. علی هذا علت تسمیه قیامت به طامّة آن است که بر هر چیز غلبه و برتری کند چنانکه به عنوان احاطه بر همه چیز فرموده: . که غاشیة به معنی احاطه کننده و پوشاننده است. در نهایه اصل طم را کثرت و بزرگی گفته است: یعنی چون حادثه بزرگ که بر همه غالب است، آید آن روز انسان کار خود را یاد کند، این لفظ فقط یکبار در قرآن آمده است.

جملاتی از کاربرد کلمه الطامه

و نيز متضمن اشاره اى است به دليل وقوع قيامت ، چون در اين آيه تدبير عام عالمى وارتباط آن به عالم انسانى را خاطر نشان مى سازد، و لازمه اين تدبير، ربوبيت خداىتعالى است ، و لازمه ربوبيت او صحت نبوت و تكليف است ، و لازمه آن نيز اين است كهروز جزايى باشد، و آن همان روز بعث و حشر است ، و به همين جهت مساله بعث را بر اينآيه متفرع نموده ، فرمود: (فاذا جاءت الطامه الكبرى ...)
در اين آيات حال مردم در آن روز به تفصيل بيان شده ، مى فرمايد مردم دو قسم مى شوند،و اين تفصيل بجاى جواب اجمالى كلمه (فاذا جاءت ...) نشسته ، و تقدير كلام (فاذاجاءت الطامه الكبرى ، انقسم الناس قسمين فاما من طغى ...) است ، يعنى وقتى طامهكبرى بيايد مردم دو دسته مى شوند، طاغيان ، ترسندگان از خداوند.