الطاغوت

معنی کلمه الطاغوت در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
طغو (۳۹ بار)طغی (۳۹ بار)
«طاغوت» صیغه مبالغه از مادّه «طغیان» به معنای تعدی و تجاوز از حدّ و مرز است، و به هر چیزی که سبب تجاوز از حدّ گردد، گفته می شود; از این رو شیاطین، بتها، حکام جبار و مستکبر و هر معبودی غیر از پروردگار، و هر مسیری که به غیر حق منتهی می شود، همه، طاغوت است.
این کلمه هم به معنای مفرد و هم به معنای جمع استعمال می شود، هر چند گاهی آن را به «طواغیت» جمع می بندند.
بعضی از مفسران، مانند «زمخشری» در «کشّاف» معتقدند: «طاغوت» در اصل «طَغَیُوت» (بر وزن فعلوت) همانند «ملکوت» بوده، سپس مقلوب شده و لام الفعل بر عین الفعل تقدم یافته و «طَیَغُوت» شده، و بعد از تبدیل یاء به الف «طاغوت» گردیده، و از چند جهت معنا تأکید را می رساند; صیغه مبالغه، معنای مصدری، و قلب.
این کلمه هشت بار در قرآن کریم آمده و مراد از آن خدایان دروغین و مردمان متجاوز و طاغی است مثل: ، و مثل . آن در اصل مصدر است و قبل از اعلال طغیوت (به فتخ طا،غ) بود مثل رغبوت، رهبوت، دحموت. سپس یاء به جای غین آمد و به واسطه تحرک و انفتاح ما قبل مبدل به الف شد. دلیل مصدریّت آن صحت اطلاقش به مفرد و جمع است. (مجمع) گر چه اصل آن مصدر است ولی به جای فاعل یعنی طاغی به کار می‏رود. راغب گوید: طاغوت عبارت است از هر متجاوز و هر معبود جز خدای و در واحد و جمع استعمال می‏شود. در آیه «فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ» آن را شیطان، کاهن، ساحر، طاغیان انس و جنّ، بت‏ها، هر معبود دروغین گفته‏اند، قول اول از امام صادق علیه السلام نیز مروری است و نیز آن در آیه به معنی جمع است.

جملاتی از کاربرد کلمه الطاغوت

الم تر الى الذين اوتوا نصيبا من الكتاب يؤ منون بالجبت و الطاغوت و يقولونللذين كفروا هؤ لاء اهدى من الذين امنوا سبيلا(51)اولئك الذين لعنهم الله و من يلعن الله فلن تجد له نصيرا(52)
و در الدر المنثور است كه : ابن جرير و ابن ابى حاتم از زيد بن اسلم روايت كرده اند كهدر ذيـل آيـه (و الّذيـن اجـتـنبوا الطاغوت ان يعبدوها) گفته است : اين دو آيه درباره سهنـفـر كـه در جـاهـليـت مـيـگـفـتـه انـد (لا اله الا اللّه )نـازل شـده ، و آن سـه نـفـر عـبـارت بـودنـد از زيـد بـن عـمـرو بـننفيل ، و ابو ذر غفارى ، و سلمان فارسى .
الم تر الى الّذين اوتوا نصيبا من الكتاب يؤ منون بالجبت و الطاغوت ...

توضيح : خداى تعالى بعد از آنكه فرمود: (اللّه ولى الذين آمنوا يخرجهم من الظلمات الى النور، و الذين كفروا اولياؤ هم الطاغوت ، يخرجونهم من النور الى الظلمات ) اين معنا به دست آمد كه : (خدا مؤ من را به سوى حق هدايت مى كند، ولى كافر را در كفرش هدايت نمى كند، بلكه اوليائى كه خود او براى خود گرفته او را گمراه مى سازند،دنبال آن سه تا شاهد ذكر مى كند، تا هم شاهد هدايت كردن خدا باشد، و هم بفهماند هدايت داراى سه مرتبه پشت سر هم است .

آيات (51) و (52) : الم تر الى الذين اوتوا نصيبا من الكتاب يؤ منون بالجبت و الطاغوت و يقولون للذين...

مى گويد: (آيا نديدى كسانى را كه سهمى از كتاب خدا داشتند، اما در برابر بت سجده كردند و به طغيانگران اظهار ايمان نمودند) (الم تر الى الذين اوتوا نصيبا من الكتابيؤ منون بالجبت و الطاغوت ).

سپس مى افزايد: (اما كسانى كه كافر شدند، اولياء آنها طاغوت (بت و شيطان و افرادجبار و منحرف ) هستند كه آنها را از نور به سوى ظلمتها بيرون مى برند) (و الذينكفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات ).
در اين آيه اعمال كفار را تشبيه ديگرى كرده تا معلوم شود كه آناعمال ، حجابهايى متراكم و ظلمتهايى است بر روى دلهايشان كه نمى گذارد نور معرفتبه دلها رخنه كند. و اين مساءله كه كفار در ظلمتها قرار دارند در قرآن كريم مكرر آمده ،مانند آيه (و الّذين كفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النور الى الظلمات ) و آيه(كمن مثله فى الظلمات ليس بخارج منها) و آيه (كلاّبل ران على قلوبهم ما كانوا يكسبون كلاّ انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون ).
مـنظور از قومى كه خدا بر آنان غضب فرموده و منافقين آنان را دوست مى دارند يهود است ،دربـاره شـان فـرمـوده : (مـن لعـنـه اللّه و غـضـب عـليـه وجعل منهم القرده و الخنازير و عبد الطاغوت ).

و مشخص ساختن صفوف و اهداف مجاهدان ، چنين مى فرمايد: (افراد با ايمان در راه خدا وآنچه به سود بندگان خدا است پيكار مى كنند، ولى افراد بى ايمان در راه طاغوت يعنى  قدرتهاى ويرانگر. (الذين آمنوا يقاتلون فىسبيل الله و الذين كفروا يقاتلون فى سبيل الطاغوت ).