معنی کلمه الصمد در دانشنامه اسلامی
صمد (۱ بار)
برای «صمد» در روایات، کلمات مفسران و ارباب لغت، معانی زیادی ذکر شده است; «راغب» در «مفردات» می گوید: «صمد» به معنای آقا و بزرگی است که برای انجام کارها به سوی او می روند.
و بعضی گفته اند: «صمد» به معنای چیزی است که تو خالی نیست، بلکه پر است. در «مقاییس اللغة» آمده است: «صمد» دو ریشه اصلی دارد: یکی به معنای «قصد» است، و دیگری به معنای «صلابت و استحکام» و این که به خداوند متعال «صمد» گفته می شود، به خاطر این است که، بندگانش قصد درگاه او می کنند. و شاید به همین مناسبت است که معانی متعدد زیر نیز، در کتب لغت برای «صمد» ذکر شده است:
شخص بزرگی که در منتهای عظمت است، کسی که مردم در حوائج خویش به سوی او می روند، کسی که برتر از او چیزی نیست، و کسی که دائم و باقی بعد از فنای خلق است. لذا امام حسین بن علی(علیه السلام) در حدیثی برای «صمد» پنج معنا بیان فرموده:
صمد، کسی است که در منتهای سیادت و آقایی است. صمد، ذاتی است دائم، ازلی و جاودانی. صمد، وجودی است که جوف ندارد. صمد، کسی است که نمی خورد و نمی آشامد. صمد، کسی است که نمی خوابد.
در عبارت دیگری آمده است: «صمد، کسی است که قائم به نفس است و بی نیاز از غیر». صمد، کسی است که تغییرات و کون و فساد ندارد. از امام علی بن الحسین(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «صمد کسی است که شریک ندارد، و حفظ چیزی برای او مشکل نیست، و چیزی از او مخفی نمی ماند». بعضی نیز گفته اند: «صمد» کسی است که هر وقت چیزی را اراده کند، می گوید: موجود باش، آن هم فوراً موجود می شود.