الصدق

معنی کلمه الصدق در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] ریشه کلمه:
صدق (۱۵۵ بار)

جملاتی از کاربرد کلمه الصدق

يا مثلاً ابن عدى در رابطه با او مى گويد: ((هو مناهل الصدق فى الروايات و ان كان مذهبه مذهب الشيعة )).(9)
محمدحسن مظفر کتاب نهج الحق علامه حلی را به صورت مبسوط شرح کرده و نامش را دلایل الصدق فی شرح نهج الحق نهاده است. وی در این کتاب به شبهات ابن تیمیه در منهاج السنه و روزبهان بقلی در رد نهج الحق هم پاسخ داده و حقانیت مذهب تشیع را به نمایش گذارده و ادله بسیاری بر ضد عقاید غیر شیعیان متذکر شده است.
زین الدین کشی از شاگردان فخر رازی است و در منطق آرائی دارد. کاتبی در بحر الفوائد و المنصص، در مبحث عکس نقیض می‌گوید که کشی در این باره به روش قدما رفته‌است. در کشف الاسرار، بیان الحق و لسان الصدق و مطالع الانوار و شرح آن را از کشی نقل قول شده‌است
وگرنه شکوه بی مهری تو خواهم کرد به خدمت خلق الصدق حضرت دستور
هر تنازعی که بین شرایط غایت واحد وجود داشته باشد، چه ظاهری باشد و چه حقیقی، یک تعارض محسوب است، همچنین است تنازع بین دو اصل یا دو استدلال که متکی بر مقدمات متساوی الصدق باشد.
دلایل الصدق کتابی کلامی در شرح نهج الحق علامه حلی است.
از آنجا که دلایل الصدق به زبان عربی است محمد سپهری این کتاب را ترجمه کرده و انتشارات امیرکبیر تهران آن را چاپ کرده است.
لسان الصدق را دانند مردان کلید علم حق والله اعلم
و اگر يوسف را صديق خوانده كه به معناى مرد كثير الصدق و مبالغه در راستگويى استبراى اين است كه اين شخص ، راستگويى يوسف را در تعبيرى كه از خواب او و خوابرفيقش كرد، و همچنين در گفتار و كردارى كه از او در زندان مشاهده كرده بود بياد داشت ، وخداى تعالى هم اين معنا را تصديق كرده و لذا عين گفته او رانقل نموده و رد نكرده است .
سيوطى و (الغدير) علامه امينى و (احقاق الحق ) قاضى نور الله شوشترى و(المراجعات ) شرف الدين و (دلائل الصدق ) محمد حسن مظفر ارجاع ميدهيم .
توجهش چو به نهج الحق است و کشف الصدق کدام باب به مفتاح او نیافت گشاد
لاهوت حی لم یزل، از مطلع حسن ازل بالحق و الصدق نزل، ناسوت شد باغ ارم
کتاب دلائل الصدق لنهج الحق به چاپ آل البیت قم، در سی و پنجمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی، مورد تجلیل قرار گرفت و جایزه کتاب برگزیده سال در حوزه دین را دریافت کرد.
والا خلف الصدق ملک ناصر دین شه گز جد و پدر ارث برد افسر شائی
شیخ گفت: من کان حیوته بنفسه فحیوته الی ذهاب روحه و من کان حیوته بالاخلاص و الصدق فهو حی بقلبه ینقل من دار الی دار. پس گفت: الاخلاص الذی لایکتبه الملکان ولایطلع علیه انسان.
شاید که بجان صدر سعید از تو بنازد انصاف که چون خلف الصدق پسر یافت
گوئی کزان شجر ثمر تازه بر نرست آیا از آن سلف خلف الصدق جا نماند
لک العفو لک الحمد لک العرش لک الکرسی لک الصدق لک الوعد لک القدر لک القدرة
(وعـد الصدق الذى كانوا يوعدون ) - يعنى خداوند با اين كلام خود وعده شان مى دهدوعـده اى صـدق كـه تـاكـنـون بـه زبـان انـبـيـاء ورسـل وعـده داده مـى شـدنـد. مـمـكـن هـم هـسـت مـراد ايـن بـاشـد كـه در قـيـامـت بـا ايـنتقبل و تجاوز آن وعده صدقى كه در دنيا داده مى شدند منجر مى شود.